اپوزيسيون روشنفكر جيره خوار آل ارتجاع شد
تاریخ : دو شنبه 24 بهمن 1390
نویسنده : Oda Pardeks

 کاریکاتور: حسین کشتکار | جوان

 
کاریکاتور: حسین کشتکار | جوان
"جوان آنلاین" از تحركات شيوخ مرتجع سعودي عليه تهران گزارش می‌دهد
اپوزيسيون روشنفكر جيره خوار آل ارتجاع شد

حسن کوشا | پیرمردهای علیل و فرتوت عربستانی که خود در موج های سهمگین بیداری اسلامی گرفتار شده اند، حالا به فکر افتاده اند تا از طریق درگیر کردن ایران در ناآرامی های خیابانی، تخته ای برای خود بسازند تا از این موج های بلند در امان بمانند؛ موج های مردمی که یک به یک سرزمین های اسلامی را درنوردیده و حالا به مرزهای عربستان رسیده است.
سعودی ها از دیرباز، همواره تلاش می کردند تا نه یک شریک منطقه ای، بلکه رقیبی برای تصاحب جایگاه ایران در منطقه باشند، این در حالی بود که جمهوری اسلامی در طول سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رغم تمام تحریم ها و فشارهای مضاعف اعم از جنگ و درگیری با گروهک های تروریستی، توانسته بود که نه تنها روی پای خود بایستد، بلکه پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کند و به الگویی منطقه ای و الهام بخش برای کشورهای مسلمان تبدیل شود؛ الگویی که امروز مدل خود را به کشورهای مختلف صادر می کند و انقلاب های بیشماری را به تاسی از انقلاب اسلامی ایران شکل می دهد، بنابراین همین تاثیرگذاری جمهوری اسلامی در منطقه بود که مقامات سعودی را بر آن داشت که ایران را به چالشی بزرگ مبتلا کنند تا از این راه بتوانند یکی از رقبای منطقه ای خود را که از موقعیتی بسیار استراتژیک تر نسبت به خود با تسلط بر تنگه هرمز و نوار شمالی خلیج فارس برخوردار بود، از دور خارج کنند. تلاش هایی که در قالب تحریک قومیت های سنی مذهب ایران و حمایت مالی و لجستیکی از عراق در جنگ علیه ایران نمود پیدا می کرد. اوج این تقابل به ماجرای بحرین باز می گردد که طی آن مردم بحرین با پشتیبانی ملت ایران تصمیم گرفت تا حکام بحرین که ارتباط نزدیکی با شاهزادگان سعودی داشت را به سرانجام دیگر حاکمان سقوط کرده عربی تبدیل کند که این موضوع باعث عصبانیت و گسیل دادن نیروهای امنیتی و نظامی عربستان به این جزیره شده و بار دیگر رقابت میان این دو رقیب دیرینه منطقه ای اوج گرفت، اما این بار با لحنی بسیار جدی تر از پیش چرا که عربستان که موج بیداری اسلامی را در درون مرزهای خود احساس کرده بود، از آن بیم داشت که با فرو ریختن نظام حاکم بحرین، مهم ترین شریک استراتژیک سعودی ها در منطقه خلیج فارس و همچنین از دست دادن پایگاه های نظامی امریکا در این کشور، موقعیتش در منطقه پیش از پیش تضعیف شود و در مقابل رقیب دیرینه اش یعنی ایران از این پله برای توسعه مناسبات خود بهره ببرد.
* تلاش سعودی برای زمینگیر کردن ایران
اما زمانی که شیوخ پیر عربستانی متوجه شدند هیچ کدام از این تحرکات نمی تواند در تصمیم ایران برای عدول از مواضع خود تاثیرگذار باشد، تصمیم گرفتند تا خود را در بازی جدیدی شریک کنند؛ بازی ای که همبازیانش اپوزیسیون داخلی و خارجی ایران است. در همین ارتباط سعودی ها با دعوت از برخی سران اپوزیسیون خارج کشور که مدعی روشنفکری هستند و حالا جیره خوار آل ارتجاع شده اند، خواستار افزایش تحرکات آنان در داخل ایران شده اند و حمایت صریح خود را از اپوزیسیون اعلام کرده اند. 
آنها در این ارتباط کمک های مالی نیز تقدیم سران اپوزیسیون کرده و از آنها خواسته اند تا با افزایش تحرکات خود، نظام جمهوری اسلامی را درگیر چالشی جدید بکنند، البته سعودی ها تنها به همین موضوع اکتفا نکرده و شبکه تلویزیونی خود به نام العربیه را نیز وارد این گود کرده اند و خواستار پوشش دهی کامل تحرکات اپوزیسیون ایرانی توسط این شبکه شده اند. 
شبکه ای وهابی که هزینه های بسیار زیادی به سفارش حاکمان عرب منطقه صرف تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران کرده بود.
تمامی اینها در حالی است که شیوخ سعودی پیش از این نیز سابقه حمایت از رهبران اپوزیسیون ایران را در پرونده خود داشته اند؛ حمایت هایی که بخشی از آن نیز توسط منابع امنیتی داخل کشور افشا شده و در آن به رفت و آمد عربستانی ها با برخی سران فتنه اشاره شده است. علاوه بر این گفتن این موضوع خالی از لطف نییست که در طول وقایع پس از انتخابات نیز شاهد فعالیت چشمگیر سعودی ها در حمایت لجستیگی از فتنه گران بودیم.
* سعودی ها، نگران موج بیداری اسلامی
اما شاید سوال این باشد که دلیل این حمایت های همه جانبه عربستان از اپوزیسیون ایران و تلاش برای ایجاد آشوب در داخل کشور چیست؟
پاسخ این سوال را باید در دو بخش مورد بررسی قرار داد؛ بخش اول این سناریو به روابط ایالات متحده و عربستان سعود باز می گردد، روابطی که عربستان را به عنوان اصلی ترین عامل دست آموز منطقه ای امریکا تبدیل کرده و در طرف مقابل ایران را مهم ترین دشمن امریکا. بنابراین طبیعی است که عربستان به دستور ایالات متحده و برای اجرایی سازی برنامه های امریکا به تقابل با ایران بپردازد. در عین حال بخش دوم این سناریو به موضوع بیداری اسلامی در منطقه ارتباط دارد؛ ماجرایی که همگان به صراحت به نقش جمهوری اسلامی در الهام بخشی به آن اشاره دارند.
هم اکنون پس از سقوط حکام دیکتاتور در کشورهای اسلامی تونس، مصر و لیبی و همچنین لرزش تخت دیگر حاکمان عرب در بحرین و یمن و رسیدن موج بیداری اسلامی به مرزهای عربستان، حکام این شکور تلاش می کنند تا از طریق درگیرسازی جمهوری اسلامی با چالشی تازه، عملا از نقش ایران در این تحولات بکاهند و بیداری اسلامی را پشت وقایع ایران پنهان کنند. از این رو آنها در تلاشند با حمایت مالی و رسانه ای از برخی مهرهای سوخته اپوزیسیون به زعم خود جمهوری اسلامی ایران را از درون دچار چالش سازند تا از این فرصت ایجاده شده سرنوشتی تازه برای کشورهایی نظیر لبنان و سوریه رقم بزند؛ سرنوشتی که بی شک تامین کننده امنیت رژیم صهیونیستی خواهد بود.
در مجموع باید گفت مسیر که امروز سعودی ها علیه جمهوری اسلامی در پیش گرفته اند، خاطره عملکرد رژیم بعث عراق به سرکردگی صدام را برای بسیار زنده می کند؛ عملکردی که در راستای تحقق اهداف غرب علیه کشورمان بود که نه برای غرب و نه بعثی ها نتیجه ای به همراه نداشت و در پایان نیز صدام مهره گوش به فرمان غرب با تمام شدن تاریخ مصرفش، توسط خود غربی ها و با صرف میلیون ها دلار بودجه مردم امریکا از کار برداشته شد. 
واقعیتی که در قبال حکومت عربستان نیز قابل پیش بینی است و در این میان نکته جالب تر دستاویزی اپوزیسیون ایرانی به اعرابی است که ریشه شان مدت هاست در منطقه خشک شده و خود در حال فروپاشی هستند.


|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
موضوعات مرتبط: , , ,
تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390
نویسنده : Oda Pardeks
لاريجاني: در فتنه ۸۸ نه تند رفتیم نه کند
 
لاريجاني: در فتنه ۸۸ نه تند رفتیم نه کند
انتخابات رقابتی است؛ بازی را به هم نزنیم
 
رئیس مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگوی تفصیلی با فارس درباره موضوعات مختلف داخلی و بین‌المللی اظهارنظر کرد.
چهارشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۵۲
به گزارش فارس، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی هفته گذشته به منظور مذاکره با مقامات ترکیه درباره توسعه همکاری‌های دوجانبه و منطقه‌ای و روابط پارلمانی به آنکارا و قونیه سفر کرد.

وی در این سفر سه روزه با جمال چیچک همتای ترک خود، عبدالله گل رئیس جمهور، رجب طیب اردوغان نخست وزیر و احمد داود اوغلو وزیر خارجه ترکیه دیدار و گفت‌وگو کرد و در یک نشست خبری نیز به سؤالات مختلف خبرنگاران درباره مهم‌ترین مسائل روز پاسخ داد.

لاریجانی هنگام بازگشت از سفر، فرصتی هر چند کوتاه برای گفت‌وگو در اختیار خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس قرار داد و به سؤالات وی در خصوص رایزنی با ترک‌ها و راز طولانی شدن مذاکره با ترک‌ها، عملکرد مجلس هشتم و تعامل آن با دولت‌ احمدی‌نژاد و انتخابات و ترکیب مجلس نهم پاسخ داد.

متن گفت‌وگوی فارس با رئیس مجلس با ذکر این نکته تقدیم خوانندگان می‌شود که اگر‌چه سؤالات فراوانی برای انجام یک گفت‌وگوی تفصیلی با رئیس نهاد قانونگذاری و رئیس فراکسیون اصولگرایان (اکثریت) وجود داشت و پاسخ‌های لاریجانی به برخی سؤالات نیز، نیازمند محاجه بیشتر برای تبیین بهتر مسائل بود اما این امر به دلیل کمبود وقت میسر نشد:

* فارس: برای آغاز گفت‌وگو لطفا درباره سفرتان به ترکیه توضیحاتی ارائه دهید و با توجه به کیفیت این سفر که می‌توان آن را "سفری مذاکراتی" نامید و نمایی از دیپلماسی پارلمانی دانست، ارزیابی خودتان را از این سفر بفرمائید.‌

- لاریجانی: واقعیت این است که بین ایران و ترکیه خصوصاً در ۷ - ۶ سال اخیر رابطه اعتمادسازی به وجود آمده و این موضوع، هم بسیار مهم است و هم اینکه لوازمی دارد که باید به آنها پایبند بود؛ امکان دارد برخی مسایل رخ دهد که به این اعتماد لطمه بزند و حتماً باید از مسیر مذاکرات درباره این مسایل به نتیجه رسید.

* لزوم همگرایی ایران و ترکیه در برابر دلالان منطقه‌ای

برخی مسائل در صحنه منطقه‌ای وجود دارد که اگر ایران و ترکیه به عنوان دو کشور پر وزن و تعیین کننده و نقش آفرین در منطقه، همگرا باشند، برآیند کارشان می‌تواند بسیار اثرگذار باشد نسبت به برخی کشورها که در منطقه حالت دلالی پیدا کرده‌اند و اگر تفاوت رأی هم داشته باشند، یک علف‌های هرزی در صحنه سیاسی منطقه بروز می‌کند که شأن‌شان نیست.

بنا بر این هر چه مذاکرات و رایزنی‌ها بین ایران و ترکیه بیشتر باشد، حتماً در شرایط حساس منطقه مفید است؛ ارزیابی شما از حجم مذاکرات و اهمیت آنها در این سفر هم صحیح است، چون بخش اصلی کار بر روی مذاکرات با آقای گل و آقای اردوغان و رئیس مجلس و آقای داود اوغلو بود که به روز آخر سفر و قونیه کشید.

* سپر موشکی ناتو به نفع جهان اسلام نیست

علت‌ این تمرکز و استمرار مذاکرات هم این بود که در برخی مسایل مثل سپر موشکی ناتو باید ملاحظاتی را می‌فهمیدیم که این موضوع چیست و با اینکه به طرف ترک اعتماد داریم، اما برای ما مهم است که توضیح قانع‌کننده‌ای در این زمینه بشنویم و ترک‌ها استدلال ما را هم درک کنند.

در این سفر ما به دوستان ترک خود به صراحت اعلام کردیم که بر اساس ادله قابل ‌توجهی که داریم و حتماً هم باید به آنها عنایت شود، استقرار سامانه موشکی در ترکیه به نفع جهان اسلام نیست و آنها هم در این خصوص مطالبی را بیان کردند اما باید برای روشن شدن مسأله، مذاکرات تداوم یابد.

وجود اختلاف‌نظر در برخی مسایل منطقه‌ای هم طبیعی است ولی مهم این است که تحلیل‌ها به هم نزدیک شود که این همگرایی در گرو استمرار مذاکرات و رایزنی‌ها بین دو کشور است.

* فارس: برخی کارشناسان مسائل بین المللی معتقدند ترکیه در پازل آمریکایی‌ها بازی می‌کند و در تحولات منطقه‌ای قصد دارد جایگاه ویژه‌ای برای خود در نظر گیرد و به همین دلیل دنبال ایفای نقش پر رنگ‌تر از سایر کشورهاست؛ نظر شما در این خصوص چیست؟

- لاریجانی: اعتقاد بنده این است که رهبران ترک عاقل‌تر از آن هستند که در چنین دامی بیافتند و رفتار گذشته‌شان نیز نشان داده که از یک متانت برخوردارند و داهیانه عمل می‌کنند.

* ترک‌ها عاقل‌تر از آنند که در دام آمریکا بیفتند

مصلحت جهان اسلام اقتضا می‌کند که مسلمانان مراقب باشند در پازل دشمن بازی نکنند و به نظرم دوستان ترک ما به این موضوع توجه دارند و از این رو موضع ترکیه درباره تحولات منطقه به ویژه سوریه را با موضع آمریکا و اسرائیل متفاوت می‌دانیم.

* طراحی پروسه برای مذاکرات آینده تهران - آنکارا

باور ما این است که دغدغه‌های ترکیه با دغدغه‌هایی که آمریکا و هم‌پیمانانش پیگیری می‌کنند، تفاوت دارد و ترک‌ها علاقه‌ دارند مشکلات منطقه به نحو درستی حل شود اما آمریکا و اسرائیل دنبال بر هم زدن امنیت و ثبات منطقه هستند.

در مجموع، گفت‌وگوهای ما در ترکیه رو به پیشرفت بود و مهم این است که از درون آنها پروسه‌هایی طراحی شد که این پروسه‌ها مسیر مذاکراتی فعال را هموار و فراهم می‌کند.

* فارس: در روزهای اخیر پس از سفر وزیر خارجه ترکیه به تهران و بازگشت وی به آنکارا، ویکتوریا نولند سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مدعی شد از طریق داود اوغلو پیام تهران را دریافت کرده و مشاوره با ترک‌ها در خصوص ایران آغاز شده است. آیا این موضوع صحت دارد و در سفر شما به ترکیه هم در این زمینه بحثی شد؟

- لاریجانی: چنین مطلبی به هیچ وجه صحت ندارد و ایران هیچ پیامی برای آمریکایی‌ها نداشته است.

* آمریکایی‌ها تخیلی شده‌اند

اگر آمریکایی‌ها تخیلی کردند و یا دوستان ترکیه نکته‌ای به آنها گفتند که آنها تصور پیام کردند، اشتباه فهمیده‌اند.

* فارس: آقای دکتر! فرصت گفت‌وگو اندک است؛ اجازه دهید در بخش دوم گفت‌وگو به مسائل داخلی بپردازیم. جنابعالی به عنوان ریاست مجلس هشتم عملکرد این مجلس را با توجه به انتقاداتی که هم از ناحیه اصلاح‌طلبان و هم از سوی برخی اصولگرایان مطرح کرده و هر دو طیف آن را "ضعیف" توصیف کرده‌اند، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- لاریجانی: ارزیابی‌ها از عملکرد مجلس متفاوت است و این هم امری طبیعی است؛ به هر حال گروه‌ها با سلایق مختلف پدیده‌های اجرایی و سیاسی را از منظر خودشان کالبدشکافی می‌کنند اما در ارزیابی باید برای مقیاس پایه‌ای قرارداد که ببینیم می‌خواهیم یک مسأله را با چه بسنجیم؟

* عملکرد مجلس هشتم؛ زیگزاگ نزدیم

مجلس هشتم در مجموع شرایط کشور و التهاباتی که خصوصاً در دو سال اخیر وجود داشت، در درجه نخست مجلسی بود که در کل برای حرکت خود مبنا داشت و زیگزاگ نمی‌زد.

* زوایه با دولت به خاطر نادیده‌گرفتن مبانی نظام

مبنای حرکت مجلس هم قانون اساسی، نظرات ولایت فقیه و حرکت فکری اصیل روحانیت بود و به همین دلیل هم گاهی با دولت زاویه پیدا می‌کرد؛ وقتی که گاهی در دولت برخی حرف‌هایی بیان می‌کردند که البته ربطی به کلیت دولت هم نداشت و با مبانی حرکتی مجلس مغایرت داشت، می‌دیدید که مجلس نسبت به این موارد واکنش نشان می‌داد.

* در فتنه ۸۸ نه تند رفتیم، نه کند

در قضایای بعد از انتخابات و جریان فتنه [۸۸] هم مجلس ملاک خود را نظرات رهبری قرار داد و در تحلیل خود نیز با همان آرایش موردنظر نظام حرکت می‌کرد...

* فارس: اما در این خصوص اعتراضات زیادی به مجلس شد که در مواجهه با جریان فتنه کند بوده و متناسب با شرایط کشور عمل نکرده است...

- لاریجانی: به طور طبیعی عده‌ای در جامعه تندتر حرکت می‌کردند یا حتی در خود مجلس برخی مایل بودند که مجلس تندتر حرکت کند ولی مجموعاً انضباط کاری و معیار و ملاک حرکت مجلس دیدگاه‌ها و تفکرات مقام معظم رهبری بود.

* دفاع از منافع ملی در صحنه جهانی

نکته دیگر اینکه مجلس هشتم در سیاست خارجی به دقت موضوعات را رصد می‌کرد و نسبت به آنها حساس بود؛ مثلاً در حوادث غزه نخستین جایی که وارد صحنه شد مجلس بود و در همین حوادث اخیر منطقه در خصوص انقلاب‌های تونس و مصر و بحرین نیز، نمایندگان در همان روزهای اول فعالانه وارد صحنه شدند و فراکسیون بیداری اسلامی تشکیل شد، بیانیه دادیم و حتی راهپیمایی کردیم.

در خصوص موضوع هسته‌ای هم مجلس هشتم بسیار فعال عمل کرد و در مجموع نمایندگان ملت نسبت به منافع ملی و حقوق ملت از بعد خارجی حساس بودند و تحولات را رصد می‌کردند و متناسب با شرایط موضع‌گیری و تصمیم‌گیری می‌کردند.

* اجازه ندادیم فشار اقتصادی به مردم تحمیل شود

نکته سوم اینکه در مسایل اقتصادی که مربوط به مردم می‌شود، گاهی دولت علاقمند بود طوری رفتار کند که بر اساس تفسیر خودش می‌خواست برای حل مسائل حرکتی جهشی انجام دهد ولی ارزیابی‌ ما این بود که این کار بر مردم فشار جدی وارد می‌کند.

لذا مجلس قوانینی وضع کرد که دولت را در مسیری ببرد که این حرکت‌ها با روندی آرام صورت گیرد؛ به عنوان نمونه در بحث هدفمند کردن یارانه‌ها، دولت علاقمند بود این کار را در زمان کوتاه‌تری با یک یا دو اقدام انجام دهد ولی تفسیر مجلس از موضوع این بود که چنین کاری باید در زمان حداقل ۵ سال و با یک شیب ملایم صورت گیرد؛ گرچه دولت این شیب را درست رعایت نکرد اما در عین حال مجبور شد که در چارچوب مشخصی حرکت کند.

مجلس واقعاً تلاش می‌کرد در جایی که احتمال داشت در مسیر اصلاحات اقتصادی فشاری بر مردم تحمیل شود، این مسیر تا آنجا که ممکن است از یک عقلانیتی برخوردار شود که فشار به مردم وارد نشود یا فشارها به حداقل برسد.

* وضع قوانین برای تسهیل سرمایه‌گذاری در کشور

تحلیل و مسیر مجلس هشتم هم در این خصوص این بود که حل مسائل اقتصادی کشور و پیشرفت‌های اقتصادی و رفع مشکل بیکاری و جلوگیری از تورم و رشد قیمت‌ها در گرو رونق اقتصادی نیست، بلکه باید زمینه‌های سرمایه‌گذاری در کشور فراهم شود.

* مشکلات اقتصادی به خاطر عدم درست اجرای قانون

از نظر قانونی هم مجلس چه در قانون برنامه پنجم توسعه و چه در سایر قوانین وضع شده مانند قانون تسهیل فضای کسب و کار یا قانون مربوط به بهره‌وری کشاورزی مسیرها را برای جذب سرمایه‌ها فراهم کرد البته بعضی از این قوانین به درستی اجرا نشد و مقداری از ضایعاتی که اکنون در کشور از نظر نرخ بیکاری یا افزایش قیمت‌ها وجود دارد، به خاطر عدم اجرای درست قوانین است.

اجازه دهید در این زمینه مثالی بزنم؛ مجلس در بودجه سال ۹۰ به دولت اجازه داد ۳۰ هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت داخلی عرضه کند و ۱۰ میلیارد دلار هم اوراق قرضه ارزی بفروشد و اگر این کار به درستی انجام می‌شد، دولت مقدار زیادی از نقدینگی را جذب می‌کرد.

* قصور دولت در نابسامانی بازار ارز و طلا

اینکه اکنون این مشکل به وجود آمده که پول به سمت بازار ارز یا طلا می‌رود، معلول زیاد شدن نقدینگی ماست که ظرف ۷ - ۶ سال از حدود ۶۵ هزار میلیارد تومان به ۳۴۰ هزار میلیارد تومان رسیده و این حرکت غیر طبیعی است.

هرچه ما مکانیزم ایجاد کنیم که نقدینگی را جذب و به سوی سیستم‌های تولیدی هدایت کنیم، به همان اندازه از این جهش‌ها جلوگیری می‌شود.

از طرف دیگر هر چه ما زمینه‌های سرمایه‌گذاری را تسهیل کنیم، پول به سوی امور زودبازده تجاری نمی‌رود اما وقتی اینها رکود یابد، وضعیت می‌شود همین شرایطی که الان داریم.

تصمیم‌گیری دولت در مورد نرخ سود درباره اوراق مشارکت که در قالب آن تقریباً ۱۰۰ میلیارد تومان اوراق مشارکت فروخت و چون نرخ سود را ۱۷ درصد تعیین کرده و از آن طرف نرخ تورم حدود ۲۰ درصد است، موجب نوعی آشفتگی و روند غیر طبیعی در عرصه اقتصادی شده است.

* فارس: اکنون این سؤال پیش می‌آید که چرا با وجود سوء‌رفتارها و تخلفاتی که به آنها اشاره کردید، مجلس در مواجهه با اینگونه اقدامات دولت برخورد قوی و قاطعی از خود نشان نداده است؟

- لاریجانی: برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید توجه کرد مقصود از قوی و ضعیف چیست؟ اینجا یک نکته‌ای وجود دارد و آن هم این است که سیستم‌های نظارتی تعبیه شده در مجلس بسیار جدید و البته قوی است و تلاش می‌شود با تخلفات در چارچوب این مکانیزم‌ها برخورد شود.

* مکانیزم قوی برای جلوگیری از تخلفات دولت

مثلاً هر یک از کمیسیون‌ها می‌توانند طبق قانون عملکرد یک دستگاه یا وزارتخانه را ارزیابی کنند و بعد از شناسایی اشکالات و کشف تخلفات، طبق ماده ۲۳۳ برای رسیدگی و رأی‌گیری به مجلس ارائه دهند که قبلاً این مکانیزم نبود.

یعنی هرگاه حداقل ۱۰ نماینده یا هر کدام از کمیسیون‌ها، عدم رعایت شئؤنات و نقض یا استنکاف از اجرای قانون یا اجرای ناقص قانون توسط رئیس جمهور یا وزیر یا مسئولان دستگاه‌های زیرمجموعه آنها را اعلام کنند، موضوع بلافاصله از طریق هیئت رئیسه برای رسیدگی به کمیسیون ذیربط ارجاع می‌شود.

کمیسیون حداکثر ۱۰ روز موضوع را رسیدگی و درصورت وارد بودن با اظهارنظر صریح، گزارش خود را از طریق هیئت ‌رئیسه به مجلس ارائه می‌دهد و چنانچه مجلس آن را تأیید کند، موضوع جهت رسیدگی بدون نوبت و تشریفات به قوه قضائیه و سایر مراجع ذیصلاح ارسال می‌شود و درصورتی که مجلس در مورد رئیس‌ جمهور یا هر یک از وزرا سه نوبت ‌رأی به وارد بودن گزارش دهد، طرح استیضاح با رعایت اصل ۸۹ قانون اساسی در دستور کار مجلس قرار می‌گیرد.

بحث دیگر سؤال از وزراست که قبلاً تعارفی بود اما اکنون مانند نوعی ارزیابی است و در واقع نیمچه رأی اعتماد به حساب می‌آید و مکانیزم آن هم این است که هر نماینده می‌تواند درباره مسائل داخلی و خارجی از وزیر مسئول درباره وظایف‌اش سؤال کند و سؤال خود را به هیئت رئیسه ارائه دهد تا فوراً به کمیسیون تخصصی ذیربط ارسال شود.

کمیسیون مربوطه موظف است حداکثر ظرف ۱۰ ‌روز، جلسه‌ای با حضور وزیر و نماینده سؤال‌کننده تشکیل دهد و با استماع نظرات دو طرف و بررسی‌های لازم، به موضوع رسیدگی کند.

اگر نماینده سؤال‌کننده توضیحات وزیر را قانع‌کننده نداند، کمیسیون با تعیین قلمرو "ملی" یا "منطقه‌ای" بلافاصله سؤال را به هیئت رئیسه جهت اعلام وصول در اولین جلسه علنی ارجاع می‌دهد و در رابطه با سؤال منطقه‌ای نیز، کمیسیون حداکثر ظرف ۱۰ ‌روز نسبت به ارائه راه‌ حل و ارسال گزارش به هیئت رئیسه و رئیس جمهور اقدام می‌کند تا مساعی لازم جهت حل موضوع به عمل آید.

اگر بعد از ۱۵ روز از ارجاع نامه کمیسیون ذیربط، نماینده سؤال‌کننده همچنان موضوع را حل و فصل نشده بداند، از هیأت رئیسه می‌ خواهد سؤال منطقه‌ای را با فوریت در جلسه علنی طرح کند و این هیئت نیز ضمن طرح سؤال آن را به وزیر ابلاغ و جهت ارائه گزارش به کمیسیون ذیربط ارسال می‌کند.

بر اساس قانون اساسی وزیر مورد سؤال مکلف است حداکثر ظرف ۱۰ روز مگر با کسب اجازه از مجلس برای تأخیر، به مجلس آمده و به سؤال پاسخ دهد و پس از بررسی سؤال در صحن مجلس با حضور وزیر، در صورت قانع‌نشدن نماینده، نظر مجلس درباره آن اخذ می‌شود که اگر اکثریت سؤال را وارد بدانند، موضوع توسط رئیس مجلس جهت رسیدگی به رئیس جمهور ابلاغ می‌شود.

لذا اگر توجه کنید، می‌بینید که این مکانیزم یا مکانیزم طرح سؤال از رئیس جمهور می‌تواند تا حد زیادی در پاسخگو کردن مسئولان دولتی موثر باشد و همچنین با ایجاد معاونت نظارت، ناظرین مجلس به طور سیستماتیک به وظایف قانونی نظارتی خود عمل می‌کنند.

* رعایت مصالح در برخورد با دولت ناشی از عقلانیت مجلس بود

اما اینکه چرا برخی مقاطع مجلس در کنار نظارت‌هایی که دارد، رعایت برخی مصالح را می‌کرد، مربوط به عقلانیتی است که در کلیت مجلس وجود داشت.

البته در مجلس نظرات متفاوتی وجود دارد اما اینکه می‌گویم مربوط به کلیت مجلس است که برخی اوقات احساس می‌کردیم از نظر بین‌المللی فشارهایی بر کشور وجود دارد که اگر اینگونه مناقشات حاد شود، نوعی به هم‌ریختگی در کشور را نشان می‌دهد و این باعث افزایش فشارهای بین‌المللی می‌شود و لذا در این زمینه‌ها با مدارا عمل می‌کردیم.

* اسیر حاشیه‌ها نشدیم

گاهی هم تخلفات و مسایلی رخ می‌داد که استنباط مجلس این بود که حاشیه‌روی است و دولت این کار را هدفمند انجام داده و لذا اگر مجلس بخواهد خیلی به این موضوعات بپردازد، مسائل اصلی مورد غفلت قرار می‌گیرد.

ممکن است کسی از منظر بیرونی بنگرد و بگوید که حق مجلس بوده در خصوص موضوعی با دولت برخورد کند، اما روی این حق ایستادگی نکرد ولی مجلس خیلی جاها مجلس آگاهانه از کنار مسایل عبور می‌کرد چون نمی‌خواستیم وقت کشور و هزینه ملی را صرف این امور کنیم.

* حفظ جنس اصولگرایی در مجلس نهم

* فارس: مردم مجلس هشتم را به عنوان مجلس اصولگرا می‌شناسند. آیا فکر می‌کنید با توجه به عملکرد این مجلس جریان اصولگرایی در انتخابات آینده مورد اقبال مردم خواهد بود؟ یعنی با توجه به حاکمیت اصولگرایان بر مجلس هشتم به گونه‌ای عمل کرده‌اید که این ساختار در مجلس نهم حفظ شود یا ترکیب آن تغییر می‌کند؟

- لاریجانی: فکر می‌کنم مجلس آینده مجلس اصولگرا خواهد بود اما افرادی که استقلال فکری بیشتری داشته و از شجاعت بیشتر برخوردارند، بیشتر نمود و حضور پیدا می‌کنند ولی در مجموع احتمال زیاد می‌دهم که جنس اصولگرایی مجلس حفظ می‌شود.

* فارس: اما برخی مدعی‌ هستند این تداوم ناشی از فقدان فضای رقابت در انتخابات است؟ آنها می‌گویند وقتی انتخابات با حضور یک طیف و در غیاب نامزدهای دارای گرایش فکری متفاوت با جریان اصولگرا که به عنوان اصلاح‌طلب شناخته می‌شوند، برگزار شود، ملعوم است که نتیجه آن تشکیل مجلسی با اکثریت اصولگراست؛ برای اثبات این ادعا هم به ردصلاحیت‌ها اشاره می‌کنند که این روزها اخبار آن منتشر می‌شود...

* هویت سیاسی ردصلاحیت‌شدگان

- لاریجانی: البته کسانی که توسط هیئت‌های اجرایی وزارت کشور رد شدند بیشتر از اصولگرایان بودند تا اصلاح‌طلبان... حالا نمی‌ خواهم قضاوت قطعی کنم ولی با توجه به شناختی که از برخی افراد دارم که رد شده‌اند، به احتمال زیاد هیئت‌های اجرایی کار نادرستی انجام نداده است.

* اشتباه هیئت‌های اجرایی در بررسی صلاحیت‌ها

برخی از آنها همکاران ما در مجلس هستند که در این ۴ سال در کنار آنها بودیم که حالا مثلاً درباره آنها نوشته‌اند التزام به دین اسلام ندارند که به نظرم این موضوع عجیب است و آدم باید حرفی بزند که در ظرف درستی بگنجد.

کسانی را می‌شناسم که خیلی افراد متدینی هستند ولی به خاطر عدم التزام به اسلام رد شده‌اند و حتما این کار نسبت به هر فردی از هر گروهی صورت گرفته باشد، غلط است.

* انتخابات رقابتی است؛ بازی را به هم نزنیم

اما درباره بخش اول سؤال شما و اینکه فضای رقابتی هست یا نه، فکر می‌کنم الان از چند جنس و از جهت در انتخابات آینده رقابت وجود دارد و ما نباید این را از بین ببریم.

* اصلاح‌طلبان هستند اما می‌توانستند پرحجم‌تر به صحنه بیایند

یک جهت این است که در عرصه انتخابات، هم اصلاح‌طلبان هستند که البته نمی‌ خواهم بگویم پر حجم هستند و گر چه می‌توانستند تعداد بیشتری وارد صحنه شوند که می‌دانم با چه تفسیر و تحلیلی نیامده‌اند ولی به هر حال وارد عرصه شده‌اند.

یک گروه مستقل هم در کشور داریم که اینها مواضع سیاسی‌اشان خیلی بر توانمندی‌های اجرایی‌اشان غلبه ندارد و مواضع اجرایی آنها در اولویت است که اینها هم وارد صحنه انتخابات شده‌اند.

* رقابت در جریان اصولگرایی

در خود جریان اصولگرا هم تفاوت نظر است و الان گروه‌های مختلفی با تابلوهای متنوع وارد صحنه شده‌اند که این هم باعث پویایی صحنه انتخابات و رقابت خواهد شد و فکر می‌کنم با وجود این تنوع، شاهد مشارکت خوبی در انتخابات باشیم.

* فارس: به عنوان آخرین سؤال خواستم نظر شما را درباره اختلاف‌نظرات و عدم اتحاد اصولگرایان برای ارائه لیست واحد در انتخابات مجلس نهم بدانم. آیا عدم اتحاد اصولگرایان باعث شکست آرای این جریان نمی‌شود و این به سود جریانات رقیب شما نیست؟

- لاریجانی: به نظر من در این قضیه نباید بیش از حد حساسیت نشان داد؛ چون افرادی هستند که واقعاً به آنها گفته شد تشریف بیاورند و واحد فکر کنند اما قبول نکردند و حالا هم دنیا به آخر نمی‌رسد و نهایتا با هم رقابت می‌کنند.

* عدم وحدت اصولگرایان ثلمه به عالم اسلام وارد نمی‌کند

لذا از دو جهت؛ هم از این جهت که نباید وحدت کنند چون به نظر بنده امکان وحدت وجود داشت و می‌توانستند به وحدت برسند و حالا نشده و هم از این منظر که حتماً باید وحدت کنند وگرنه کار تمام است، نباید به موضوع حساس بود.

به نظر بنده اگر بیان اصولگرایان وحدت نشود هم ثلمه‌ای به عالم اسلام وارد نمی‌شود؛ چون در این صورت در فضایی سالم با هم رقابت می‌کنند و بعید است اشکال مهمی ایجاد کند و شاید در برخی شهرها حداقل شهرهای بزرگ به دلیل تنوع لیست‌ها، آزادی انتخاب بیشتری برای مردم به وجود آید و لذا این مسأله نگران‌کننده نیست.

* گفت‌وگو از: سیدمجتبی صادقی

|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: , , ,
تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390
نویسنده : Oda Pardeks
پرسش و پاسخ جاسوسي در مجلس
 
وزارت اقتصاد تهيه نرم‌افزار جامع ماليات كشور را به يك شركت فرانسوي سپرد
پرسش و پاسخ جاسوسي در مجلس
 
سپردن اطلاعات محرمانه مالياتي كشور به يك شركت فرانسوي موضوعي بود كه وزير اقتصاد را به مجلس كشاند تا با نزديك شدن به انتخابات به دو پرسش نماينده مجلس در اين باره پاسخ دهد.
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت ۰۶:۴۸
وحيد حاجي‌پور |
به گزارش «جوان آنلاين» در ابتداي حضور سيد شمس الدين حسيني در صحن علني مجلس دو نماينده سؤالات خود را مطرح كردند و از اقتصادي‌ترين عضو دولت توضيح طلب كردند. سيدناصر موسوي لارگاني در تشريح جزئيات سؤال خود از حسيني، با بيان اينكه مطابق ماده ۲۳۲ قانون ماليات‌هاي مستقيم اطلاعات مالياتي محرمانه است، خواستار رسيدگي حسيني به سپردن اين اطلاعات به يك شركت فرانسوي شد.
نماينده مردم فلاورجان در مجلس شوراي اسلامي با يادآوري اينكه اين موضوع در اصل هفتم منشور حقوق مؤديان مالياتي منظور شده است، افزود: فرانسه كشوري است كه در بحث تحريم‌ها عليه ايران جزو نخستين‌ها بوده و در تمامي قطعنامه‌هايي كه عليه ايران از اوايل انقلاب اسلامي تا به امروز صادر شده پيشگام بوده است. سپردن تهيه نرم‌افزار جامع ماليات كه حاوي محرمانه‌ترين اسناد مالياتي شركت‌هاي كوچك و بزرگ است به يك شركت فرانسوي هيچ‌گونه توجيهي ندارد.
دبير كميسيون اقتصادي مجلس هشتم با بيان اينكه اين اسناد محرمانه‌ترين معاملات اقتصادي تمام شركت‌هاي كشور را شامل مي‌شود، تصريح كرد: به‌طور قطع اين شركت فرانسوي به‌عنوان جاسوس وارد مناقصه شده است. موسوي لارگاني با اعلام اينكه مبلغ قرارداد اين شركت فرانسوي ۲۷ ميليون يورو است، افزود: آيا اين شركت كه اظهار مي‌كنند، شركتي جهاني است، براي اين مبلغ كاري انجام مي‌دهد، بنابراين هدف آنها جاسوسي و دست پيدا كردن به اطلاعات مالياتي كشور ماست.
موسوي‌لارگاني با يادآوري اينكه تنها بحث ماليات و نرم‌افزار نيست، گفت: زماني كه اين پروژه انجام شود، تمامي اطلاعات بانك‌ها با اين نرم افزار لينك مي‌شود. اين عضو هيئت رئيسه كميته اقتصادي مجلس هشتم با بيان اينكه تاكنون دو سال است كه شركت فرانسوي با نيروهاي خود در كشور ما مستقر شده است، افزود: آنها در حال بومي‌سازي اسناد مالياتي براساس اين نرم‌افزار هستند و تا دير نشده است بايد نسبت به اين امر واكنش نشان دهند.
وزير اقتصاد و امور دارايي هم با بيان اينكه شركت بول در يك مناقصه بين‌المللي كه به تأييد دستگاه‌هاي اطلاعاتي رسيده، اجراي طرح تهيه نرم‌افزار جامع ماليات كشور را بر عهده گرفته است، گفت: اين مناقصه به‌صورت قانوني برگزار شده است و نبايد با حساسيت‌هاي بي‌مورد كار تعطيل شود.
حسيني با بيان اينكه در همان زمان اعتراض شد كه چرا اين پروژه را به پيمانكاران داخلي نداديد، گفت: بعد از اين اعتراض آقاي دانش‌جعفري و همكاران ما در وزارت اقتصاد كار را متوقف و دو بار مناقصه داخلي بعد از مناقصه بين‌المللي برگزار مي‌كنند. در اين مناقصه داخلي ۲۳ شركت داخلي اسناد مناقصه را خريداري مي‌كنند اما هيچ كدام كار را قبول نمي‌كنند، در واقع وقتي شرايط مناقصه و سطح كار را مي‌بينند به اين نتيجه مي‌رسند كه بايد يك شركت خارجي اين كار را انجام دهد. وي با بيان اينكه بعد از اين اتفاق من به عنوان دبير طرح تحول اقتصادي در آن زمان و نماينده رئيس‌جمهوري در جلسات متعدد پيگير اين مناقصه بودم، گفت: سرانجام نتيجه اين شد كه هم مناقصه قانوني بوده و هم شركت بول شركت توانايي است كه بايد كار به او سپرده مي‌شد. شركت بول اين كار را در ۲۰ كشور دنيا انجام داده بود و توانايي نهايي كردن اين پروژه را داشت.
حسيني با تأكيد بر اينكه پروژه طراحي و اجراي آزمايشي اطلاعات يكپارچه‌سازي اطلاعات مالياتي، يك پروژه از ۳۲ پروژه طرح جامع مالياتي است كه به دليل اهميتش بعد از مناقصه بين‌المللي دو مناقصه داخلي هم براي آن برگزار شد، گفت: تأكيد مي‌كنم كه از نظر دستگاه‌هاي امنيتي و اطلاعاتي هيچ نگراني‌اي از امنيت برگزاري اين مناقصه وجود ندارد، ضمن اينكه اين شركت فقط نرم‌افزار را طراحي مي‌كند و اجراي آزمايشي آن در چند استان صورت گرفته و هيچ اطلاعاتي از طرف ايران داده نشده است.
وزير اقتصاد و امور دارايي با اشاره به بخشي از اظهارات موسوي لارگاني كه نگران جاسوس بودن شركت فرانسوي برنده مناقصه بود، گفت: آيا اگر امروز ما ۲ميليارد دلار با فرانسه و شهروندان فرانسوي چه شخص حقيقي و چه شخص حقوقي مبادله داريم، همه اين افراد جاسوس هستند؟ يا همكاران ايراني ما كه در حال حاضر در اين شركت با فرانسوي‌ها در حال همكاري هستند، با جاسوس‌ها كار مي‌كنند؟
نمايندگان پس از شنيدن اظهارات سيدشمس‌الدين حسيني و توضيحات طراحان سؤال با ۱۰۷ رأي موافق، ۳۳ رأي مخالف و ۱۶ رأي ممتنع از مجموع ۱۹۵ نماينده حاضر در صحن، سخنان وزير را قانع‌كننده خواندند.

|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: , , ,
تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390
نویسنده : Oda Pardeks
اين جريان هم حيات خود را در فتنه‌انگيزي تعريف كرده است
 
يكي از ليدرهاي جريان انحرافي در جلسه اخير خود با دست اندركاران انتخاباتي اين جريان بر تلاش حداكثري خود براي مقابله با ائتلاف جبهه پايداري و جبهه متحد اصولگرايان، تأكيد كرده است.
چهارشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۶:۳۸

به گزارش جوان آنلاين، وي با القاي اين مسئله كه جبهه متحد اصولگرايي به نتيجه نخواهد رسيد، اين ادعا را مطرح كرده كه هاشمي رفسنجاني پشت پرده اين جريان قرار دارد و او چون مقبوليتي در ميان مردم ندارد، بنابراين اقبالي از سوي مردم به آنان نخواهد شد. پروژه قطبي‌سازي انتخابات و پيوند جريان اصولگرا به هاشمي از مدت‌ها قبل در دستور كار جريان انحرافي قرار گرفته است، حال آنكه به دليل مواضعي كه آقاي هاشمي در جريان فتنه ۸۸ و حوادث پس از آن اتخاذ كرد، همواره مورد نقد اصولگرايان قرار گرفته و به نظر مي‌رسد، اين پروژه تاكتيكي انحرافي است.


|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
موضوعات مرتبط: , , ,
تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390
نویسنده : Oda Pardeks
خودكشي سياسي اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات
 
بازي دوگانه اصلاح‌طلبان در آستانه نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي وارد مرحله جديدي شد.
چهارشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۳۷

به گزارش جوان آنلاين، جريانات افراطي اصلاحات كه در يك تقسيم كار تاكتيكي، پروژه انتخاباتي خود را در دو سطح، تحريم و مشاركت مشروط كليد زده بودند و البته با بي‌اعتنايي مردم و مسئولان نظام مواجه شد، اكنون بازي مضحك ديگري را آغاز كرده‌اند. آنها در اين مرحله از رفتار غيرعقلاني خود طرحي دردستور كار قرار داده‌اند كه بر اساس آن تصميم گرفته‌اند، در صورت تأييد صلاحيت نامزدهاي انتخاباتي، به صورت دسته جمعي انصراف دهند. يك منبع مطلع در اين باره به خبرنگار «جوان» گفت: آنها تاكنون ۱۷۰ نفر از نامزدهاي انتخاباتي خود را متقاعد كرده‌اند كه اين طرح را عملياتي نمايند. خبري ديگر در همين زمينه حاكي است، طيفي از نامزدهاي انتخاباتي نيز كه تعداد آنها بالغ بر ۵۰۰ نفر بوده و از سوي مسئولان سابق دانشگاه آزاد اسلامي حمايت مي‌شوند، آنها نيز در نظر دارند، ضمن همراهي با پروژه اصلاح‌طلبان، در صورت تأييد صلاحيت دسته جمعي از رقابت‌هاي انتخاباتي انصراف بدهند. برخي آگاهان سياسي از خدشه وارد كردن به مشروعيت انتخابات و همچنين نااميدي از شانس رأي آوري اين افراد به عنوان دو هدف مورد نظر جريانات مورد نظر ياد كرده‌اند، البته به نظر مي‌رسد‌ اتخاذ اين رويكرد غير مدني بيش از آنكه بخواهد نظام را با چالش مواجه سازد، نوعي خودكشي سياسي براي اصلاح‌طلبان تلقي مي‌شود.


|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
موضوعات مرتبط: , , ,
تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390
نویسنده : Oda Pardeks
رسانه ملي كوله بار غم و اندوه را زمين مي‌گذارد
 
دارابي از مديران سيما خواست به سريال‌هاي تاثريا، شيدايي و پنجره خاتمه دهند
رسانه ملي كوله بار غم و اندوه را زمين مي‌گذارد
 
الناز خمامي‌زاده | در حالي كه روزنامه «جوان» در ۱۷ دي ماه براي اولين بار طي گزارشي تحت عنوان «اربابان سياه نمايي بر تلويزيون مي‌تازند» به واقعيت حاكميت فضاي غم‌انگيز در عرصه تلويزيون ملي پرداخت و از «ستايش» گرفته تا «پنجره» «شيدايي» و «تا ثريا» تسلط تهيه كنندگان و كارگردانان ملودرام‌هاي غم‌انگيز اجتماعي محور را بر تلويزيون به چالش كشيد، به فاصله چند روز بعد بخش «صرفاً جهت اطلاع» اخبار ۲۰:۳۰ و نيز چندين و چند سايت خبري ديگر نيز روي اين موضوع تمركز كردند تا بالاخره در روز گذشته معاون سيما در واكنشي جالب توجه مديران سه شبكه خود را براي پخش سريال‌هايي با فضاي غم انگيز و تلخ مورد مؤاخذه قرار داد.

تلويزيون اثر مستقيمي در شادابي و نشاط اجتماعي دارد اما براي خانواده‌هاي ايراني كه تعصب خاصي بر رعايت شدن موازين اخلاقي و شئونات ديني در قالب برنامه‌هاي تلويزيوني دارند و تنها مخاطب برنامه‌هاي تلويزيون ملي‌شان هستند، چند ماه اخير به مثابه يك كابوس مي‌ماند. صدا و سيما طي چند ماه گذشته با توليد و پخش سريال‌هاي «ستايش»، «پنجره»، «شيدايي» و «تا ثريا» كوله باري از غم و بدبختي و فلاكت را در دامان بينندگاني ريخت كه خسته از يك روز كاري بعد از مدت‌ها در تمناي ديدن يك اثر طنز در تلويزيون بودند. جالب است كه اين جريان در شرايطي اتفاق افتاد كه علي دارابي ، معاون سيما اوايل امسال اعلام كرده بود كه مسئولان صدا و سيما در تلاش براي جلوگيري از ساخت سريال‌هاي تلخ هستند. ادامه روند توليد و پخش ملودرام‌هاي غم انگيز و نيشتر چندين سايت خبري به اين جريان كه با پيشگامي «جوان» انجام شد، دارابي را بر آن داشت تا در روز گذشته مديران سه شبكه خود را مورد پرسش قرار دهد. دارابي از مديران شبكه‌هاي يك، سه و پنج خواسته است كه در خصوص سريال‌هاي «تا ثريا»، «شيدايي» و «پنجره» پاسخگو باشند و از آنها خواست كه اين سريال‌ها را هر چه زودتر خاتمه دهند، البته مؤاخذه دارابي از اين سه شبكه تنها معطوف به پخش سه سريالي شده است كه به صورت همزمان از سه شبكه سيما در حال پخش هستند، حال آنكه جريان سياه نمايي در تلويزيون ملي از ماه‌ها پيش آغاز شده بود. در واقع وقتي كه مردم متعاقب ماه‌هاي رمضان سال‌هاي قبل در انتظار ديدن حداقل يك سريال طنز در ماه رمضان امسال بودند، اما باز هم پخش سريال‌هاي پر‌مناقشه و غم انگيز و در عين حال ماورايي فضاي تلويزيون را اشغال كرد.
همچنين سريال «ستايش» كه از آن مي‌توان به عنوان اسطوره سريال‌هاي غمبار تلويزيون ياد كرد، هر چه بيشتر بر تاريكي فضاي خاكستري‌رنگ تلويزيون افزود. حالا جاي خوشحالي است كه يك مسئول از سازمان دولتي صدا‌و‌سيما به اين توجه كرده است كه فضاي غم‌انگيز تلويزيون، مخاطبان را از رويكرد اصلي كه وي بعد از ماه رمضان نيز تبيين كرده بود، دور مي‌كند.
دارابي در سخنان خودش به اين مسئله اشاره كرده است كه سيما در زمينه طنز و توليد برنامه‌نشاط ‌آفرين كمبود دارد.
دارابي در حالي به اين موضوع توجه نشان داده است كه به گفته برخي منتقدان تلويزيون معضلي كه امروز تلويزيون و مخاطبان با آن دست به گريبان هستند، به تسلط گروه خاصي از تهيه‌كنندگان بر تلويزيون باز مي‌گردد؛ گروهي كه صرفاً در زمينه تهيه ملودرام‌هاي غم انگيز و سياه مهارت دارند و تصميم نهايي براي تلويزيون را هم خودشان اتخاذ مي‌كنند، درست مانند دوران اوج توليد و پخش سريال‌هاي طنز كه گفته مي‌شود در آن دوران شخصيت‌هايي از جنس مهران مديري و رضا عطاران بر تلويزيون مي‌تازيدند.
حقيقت اين است كه ويترين پخش تلويزيون در اين سال‌ها هيچگاه خالي از فضاي طنز نبوده است. «ساختمان پزشكان»، «سه دونگ سه دونگ»، «شمس‌الاماره» و... در سال گذشته و شش ماهه اول سال جاري مخاطبان تلويزيون ملي را به خوبي سرگرم كرده‌اند، حتي زماني كه تلويزيون اثر شاخص طنزي را آماده پخش نداشت، درام‌ها و ملودرام‌هاي اجتماعي تهيه و پخش مي‌شدند كه فضايشان به اندازه فضاي تاريك سريال‌هاي امروزي تلخ و فلاكت بار نبود، البته توليد و پخش ملودرام‌هاي اجتماعي از جنس «ستايش»، «تا ثريا»، «شيدايي» و «پنجره» نيز بخشي از نياز يك رسانه است اما مشكل اينجاست كه شبكه‌هاي مختلف صدا و سيما در حركتي هماهنگ به يكباره سراغ پخش اين ملودرام‌ها رفته‌اند كه فضايشان تاريك و عصبي و شخصيت‌هايشان پرخاشگر و ماتم زده هستند.
در عين حال مدير روابط عمومي شبكه يك ضمن تأييد خبر پخش دو قسمت پاياني مجموعه
«تا ثريا» طي امشب و فرداشب، هرگونه اصلاحات و مميزي آن را تكذيب كرد و گفت: هيچ موردي از اين مجموعه حذف نمي‌شود اما پنج‌شنبه شب آخرين قسمت روي آنتن مي‌رود.

|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: , , ,
تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390
نویسنده : Oda Pardeks
مؤسسات خيريه شخصي نظارت مي‌طلبد
 
گزارش «جوان» از فقدان نظارت بر عملكرد مؤسسات صدقه خصوصي
مؤسسات خيريه شخصي نظارت مي‌طلبد
 
علی البرزی | درآمد روزانه برخی از این مؤسسات به طور میانگین به حداقل ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان هم مي‌‌رسد. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان اجتماعی نسبت به مراحل نظارت دقیق برعملکرد این مؤسسات نگرانند و خواستار هوشیاری و آگاهی مردم در زمان مراجعه این افراد به در منازل هستند.

زنگ تلفن خانه به صدا در مي‌‌آید و خانمي‌‌از آن سوی تلفن با کلامي‌‌شیوا و فن بیان قوی از شما دعوت مي‌‌کند تا وجوه نقد نذری و صدقات خود را دراختیار مؤسسه خیریه ای که عموماً آراسته به یک نام مقدس است، واگذار کنید تا صرف امور خیر و کمک به افراد بی بضاعت شود. کافی است با این درخواست کوچک‌ترین موافقتی از سوی شما صورت بگیرد، از سوی مؤسسه آنقدر تماس مي‌‌گیرند تا سرانجام با دریافت صندوق اعانه این شرکت و مراجعه مأمور به خانه موافقت کنید.
هرچند با گسترش شهر‌نشینی و استفاده از ظرفیت‌های مناسب انجمن های مردم نهاد، هیچ تردیدی در فعال بودن مؤسساتی که با نیت خیرخواهانه و کمک به هموطنان نیازمند فعالیت مي‌‌کنند، وجود ندارد، اما چند سال اخیر به ویژه در ماه های محرم و صفر تعداد زیادی از این مؤسسات رسماً وارد ماجرایی سؤال برانگیز برای جمع آوری صدقات و نذورات مردمي ‌‌شده‌اند که مشخص نیست درآمد حاصله از جمع‌آوری حجم زیادی از صدقات مردم صرف چه اموری مي‌‌شود و چگونه در بین افراد نیازمند توزیع مي‌‌شود!
درآمد روزانه بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون!
براساس خبرهای رسیده، این مؤسسات از طریق جذب اعتماد مردم و مراجعه خانه به خانه به طور میانگین روزانه درآمدی بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون را کسب مي‌‌کنند. از سوی دیگر، خوش‌زبانی برخی از مأموران این مؤسسات، اعتماد زود هنگام مردم و باور و اعتقاد ویژه‌ای که خانواده‌ها نسبت به پرداخت صدقه و نذورات به ویژه در ماه های حرام دارند، باعث شده است تا میدان فعالیت برای برخی مؤسسه نماها فراهم شود و آنها درلوای کمک به نیازمندان به کسب درآمد برای خود اقدام کنند. متأسفانه این موضوع تا جایی پیش رفته است که اعتماد بیش از اندازه تعدادی از شهروندان پولدار باعث شده است تا آنها برای کمک، چک‌های سفید امضا در اختیار برخی از این مؤسسات قرار دهند!
چه کسی بر فعالیت این مؤسسات نظارت مي‌‌کند؟
به راستی کدام سازمان یا دستگاه اجرایی متولی نظارت بر فعالیت اینگونه از مؤسسات است و برای این مؤسسات که مدعی داشتن مجوز رسمي‌‌از مراجع ذی ربط هستند،
یکی از ضرورت‌های کشورهای اسلامي‌‌این است که برای ترویج فرهنگ نوعدوستی مؤسسات و سازمان‌های مـردم نهــاد در این بحث مشارکت فعال داشته باشند
از سوی کدام سازمان مجوز فعالیت صادرمي‌‌شود؟
به گفته علی شهریاری، کارشناس اجتماعی یکی از ضرورت های کشورهای اسلامي‌‌این است که برای ترویج فرهنگ نوعدوستی مؤسسات و سازمان‌های مردم نهاد در این بحث مشارکت فعال داشته باشند تا از یک طرف زمینه مشارکت مردمي‌‌افزایش پیدا کند و از سوی دیگر کمک و همیار خوبی برای سازمان‌های دولتی در این موضوع باشند. به باور شهریاری، یکی از مشکلات اصلی که برای فعالیت سازمان‌های مردم نهاد وجود دارد، نبود سازو‌کار لازم برای نظارت بر این مؤسسات است.
برای مثال در موضوع جمع‌آوری صدقات و نذورات مردمی، درحال حاضر بسیاری از مؤسسات خیریه وجود دارند که طبق قانون و ضوابط خاصی کمک های مردمي‌‌را جمع آوری و در اختیار افراد نیازمند قرار مي‌‌دهند، اما در نقطه مقابل در میان بسیاری از این مؤسسات، ممکن است مراکزی هم در پوشش مؤسسه خیریه برای کمک به افراد بی بضاعت راه‌اندازی شود، اما به جای پرداختن به اصل موضوع که همان کمک رسانی به همنوع است، به فکر پرکردن جیب خود و کسب درآمد نامشروع باشند.
این کارشناس اجتماعی مي‌‌گوید: مردم و خانواده‌ها به چند دلیل اصلی به راحتی به اینگونه مؤسسات اعتماد مي‌‌کنند و وجوه نقد خود را دراختیار آنها قرارمي‌‌دهند. یکی از این دلایل استفاده مؤسسه نما از ابزارهایی مانند کودکان بی سرپرست، کودکان طلاق، فرزندان دارای تالاسمي‌‌و سرطان است. این مؤسسات با تحریک خانواده‌ها به ویژه بانوان، به بهانه اینکه چندین فرزند بی سرپرست یا کودک طلاق تحت پوشش مؤسسه آنهاست، از مردم اخاذی مي‌‌کنند.
به باور وی، استفاده از اسامي‌‌و عناوین مقدس برای نام مؤسسه، ترفند دیگری است که این مؤسسات برای جلب اعتماد عمومي‌‌ استفاده مي‌‌کنند و حتی با سوء‌استفاده از این نام‌ها برای خود جملات شعاری مي‌‌سازند و این جملات را روی رسیدهای خود، برگه های تبلیغاتی و مواردی از این نمونه قرار مي‌‌دهند.
فعالیت غیرمجازها زیر سایه مجازها!
علیرضا چگینی یکی از مدیران کمیته امداد امام(ره) نیز درباره شگرد های مؤسسات غیر مجاز برای کسب درآمد به «جوان» مي‌‌گوید: این مؤسسات دو گروه هستند؛ یکی مؤسساتی که تحت پوشش کمیته امداد فعالیت مي‌‌کنند و گروه دوم مؤسساتی که در قالب سازمان های مردم نهاد مجوز فعالیت خود را از وزارت کشور دریافت مي‌‌کنند.
به باور چگینی، درحال حاضر با توجه به ساز و کاری که از سوی وزارت کشور در یکسال گذشته برای ارائه مجوز به سازمان‌های مردم نهاد اتخاذ شده است، تا حد زیادی بر فعالیت این مؤسسات نظارت وجود دارد و با شماره ثبت و اساسنامه فعالیت مي‌‌کنند. اما تعدادی از این مؤسسات هیچگونه مجوزی ندارند و به صورت غیر‌قانونی فعالیت مي‌‌کنند.
وی مي‌‌گوید: بهتر است مردم وجوهات و صدقات مبالغ بالای خود را تنها در چرخه کمیته امداد و سازمان های رسمي‌‌واگذار کنند و چنانچه قصد کمک، همیاری و فعالیت با مؤسسات خارج از این چرخه را دارند، باید نسبت به مجاز بودن یا غیر قانونی بودن این مؤسسات دقت لازم را داشته باشند.
 

|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: , , ,
تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390
نویسنده : Oda Pardeks

در مصاف با استعمار سیاسی و اقتصادی

 
جستارهایی در مکانت علمی و پیشینه مبارزاتی مرحوم آيت‌الله‌العظمي حاج ملا‌علي‌كني
در مصاف با استعمار سیاسی و اقتصادی
آيت‌الله محمدرضا مهدوي‌كني
 
در روزهایی که پشت سر نهادیم همایش بزرگداشت مرحوم آیت‌الله العظمی حاج ملاعلی کنی از پیشگامان جهاد اقتصادی و عالمان مبرز و مبارز تهران در عصر ناصری، ‌در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد.
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۳۲

در روزهایی که پشت سر نهادیم همایش بزرگداشت مرحوم آیت‌الله العظمی حاج ملاعلی کنی از پیشگامان جهاد اقتصادی و عالمان مبرز و مبارز تهران در عصر ناصری، ‌در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد. 
در تکریم مکانت این مجاهد گرانمایه که از یک سو با جریان فراماسونری در ایران در مصاف بود و از سوی دیگر مورد ترور شخصیت تاریخ‌نگاران وابسته قرار گرفته ‌روزنامه جوان یادمانی را فراهم آورده که هم اینک پیش روی شماست. باشد که بیش از این قدردان سرمایه‌های تاریخی خویش باشیم.


مرحوم آيت‌الله حاج ملا‌علي‌كني در سال ۱۲۲۰هـ . ق در قريه كن چشم به جهان گشود و در سال ۱۳۰۶هـ‌‌.‌ق دار فاني را وداع گفت و در جوار حضرت عبدالعظيم حسني(ع) دفن شد كه مدفنش مزار مؤمنان و عاشقان اهل‌بيت (ع) است. پدرش ميرزا قربانعلي آملي و اجدادش ظاهراً از اهالي آمل بودند و در زمان زنديه به تهران و سپس به كن مهاجرت كردند. ايشان از كودكي به تحصيل علوم ديني علاقه داشت و با اينكه پدرش كشاورز و باغدار بود با اصرار و الحاح، پدر را راضي كرد تا راهي نجف اشرف شود و از محضر اساتيد بزرگ نجف مانند مرحوم آيت‌الله شيخ محمدحسن نجفي (صاحب الجواهر)، مرحوم آيت‌الله شيخ حسن كاشف‌الغطاء و آيت‌الله شيخ مشكور حولاوي نجفي بهره‌ها برد و توشه‌ها برگرفت و سپس مدتي به كربلا عزيمت كرد و از اساتيد آن شهر مقدس مانند شريف‌العلماء مازندراني و سيدابراهيم قزويني استفاده كرد. 





در سال ۱۲۴۴هـ . ق طاعون مرگباري در عراق پديدار شد و جان هزاران نفر را گرفت. مرحوم كني در چنين اوضاع و احوالي به‌ناچار به ايران مراجعت كرد و مدت دو سال نزد پدر و مادرش اقامت گزيد و پس از پايان طاعون در سال ۱۲۴۶ دوباره به نجف اشرف بازگشت. او پس از سال‌ها اقامت در نجف اشرف و معاشرت با بزرگاني چون شيخ انصاري و ميرزا محمدحسن شيرازي در سال ۱۲۶۲هـ . ق عراق را ترك گفت و به ايران بازگشت و بالاخره در تهران اقامت گزيد، ولي حدود ۴۴ سال از عمر شريف خود را در دوران سلطنت ناصرالدين‌شاه به تدريس و زعامت و مرجعيت ديني پرداخت و در سال ۱۳۰۶هـ . ق دار فاني را وداع گفت. مرحوم حاج ملا‌علي، پس از وفات مرحوم شيخ ميرزا محمد اندرماني در سال ۱۲۸۲هـ . ق توليت مدرسه مروي را عهده‌دار شد، زيرا بر اساس وقفنامه لازم بود مجتهد جامع‌الشرايط و با نفوذي متولي آن باشد. هنگامي‌كه آيت‌الله ميرزا ابوالقاسم كلانتري - ‌صاحب كتاب مطارح الانظار‌ - از نجف به تهران مهاجرت كرد، حاج ملا علي با اصرار، او را براي تدريس به مدرسه مروي دعوت كرد و پس از آن آيت‌الله سيدعبدالكريم لاهيجي (متوفاي ۱۳۲۳هـ . ق) را براي تدريس به آن مدرسه فرا خواند و سپس او را به دامادي خويش پذيرفت.


جایگاه و نفوذ اجتماعی

حاج ملا‌علي‌كني عالمي بانفوذ و صاحب مكنت و قدرت بود كه شاه و صاحبان قدرت از او حساب مي‌بردند و ترجيح مي‌دادند كه در مسائل مهم مملكتي با او مشورت كنند و در مواردي نيز با مخالفت شديد ايشان روبه‌رو مي‌شدند.


پدرم نقل مي‌كرد كه سراج‌الملك از درباريان قاجار در خيابان اميركبير فعلي خانه‌اي داشت و گاه در آن بساط عيش و نوش برپا مي‌شد، مرحوم حاجي از قضيه اطلاع پيدا كرد و دستور داد شبانه خانه را خراب و با خاك

نقش ايشان در لغو قرارداد رويتر كه تقريباً تمام منابع كشور را در اختيار بيگانگان مي‌گذاشت، معروف است و ‌متأسفانه بعضي از روشنفكر‌اني كه با نفوذ روحانيت مخالف بودند، تاريخ را تحريف و نقش اين عالم بزرگوار را انكار و مسائل را به‌گونه‌اي نادرست بازگو و چهره حاج ملا‌علي‌كني را مشوه كرده‌اند و مبارزات مرحوم كني را با صاحبان قدرت ناديده گرفته و اين عالم خدوم و بزرگوار را به ثروت‌اندوزي و مماشات با زراندوزان متهم كرده‌اند. حال آنكه مبارزه و درگيري ايشان با مفاسد دربار و نفوذ فراماسونري در دربار، نمونه‌هايي از اين اقدامات است

يكسان كنند و خاكش را بيرون ببرند. پس از اين جريان سراج‌الملك براي آنكه رضايت خاطر مرحوم كني را به دست آورد دستور داد در آنجا مسجدي بنا كنند و روي تابلوي بالاي سردر ورودي آن نوشت: ‌


«حسن توفيق بين كه مسجد كرد


سطح ميخانه را سراج‌الملك»


و به روايتي اين شعر را نوشت: ‌


«ببين شرافت ميخانه مرا‌ اي شيخ


پس از خراب شدن خانه خدا گردد»


هم‌اكنون بيت اول بالاي سردر مسجد هست.


آقاي دكتر علي‌نقي كني از نواده‌هاي مرحوم حاج ملا علي مي‌گفت اسنادي از حاجي در اختيار اوست كه ميان حاجي و ناصرالدين‌شاه مكاتباتي رد و بدل شده بود و بر مبناي اين نوشته‌ها آنچه بعضي بدبين‌ها مي‌گويند كه او با دربار روابط حسنه داشته و مماشات مي‌كرده است، واقعيت ندارد، زيرا از اين نوشته‌ها برمي‌آيد كه در موارد گوناگون برخورد ناصحانه و احياناً تند با دربار قاجار و شاه قجر داشت و ناصرالدين‌شاه هم از ايشان حساب مي‌برد. 





در مصاف با استعمار

نقش ايشان در لغو قرارداد رويتر كه تقريباً تمام منابع كشور را در اختيار بيگانگان مي‌گذاشت، معروف است و ‌متأسفانه بعضي از روشنفكر‌اني كه با نفوذ روحانيت مخالف بودند، تاريخ را تحريف و نقش اين عالم بزرگوار را انكار و مسائل را به‌گونه‌اي نادرست بازگو و چهره حاج ملا‌علي‌كني را مشوه كرده‌اند و مبارزات مرحوم كني را با صاحبان قدرت ناديده گرفته و اين عالم خدوم و بزرگوار را به ثروت‌اندوزي و مماشات با زراندوزان متهم كرده‌اند. حال آنكه مبارزه و درگيري ايشان با مفاسد دربار و درباريان و اقدامات عملي ايشان در جلوگيري از مفاسد و نفوذ فراماسونري در دربار، نمونه‌هايي از اين اقدامات است. الغاي قرارداد رويتر از مسئله لغو قرارداد تنباكو اهميت بيشتري دارد و تا حاج ملا علي در قيد حيات بود، مسئله تنباكو مطرح نشد و تنها پس از وفات ايشان ناصرالدين‌شاه اين قرارداد را بست كه با حكم مرحوم حاج‌ ميرزا حسن شيرازي لغو شد.


از جمله اقدامات مهم ايشان همان مخالفت با قرارداد رويتر بود كه‌ متأسفانه خيلي روي آن كار نشده است. كسروي در تاريخ مشروطيتش اين را از سيئات مرحوم كني برشمرد و به عنوان يك روشنفكر، آخوندها را مانع پيشرفت ايران و حاج ملا‌علي‌كني را از جمله روحانيوني مي‌دانست كه مانع ترقي كشور مي‌شدند.


در قرارداد رويتر، همه ايران تقريباً در برابر اندكي پول و رشوه در اختيار انگليسي‌ها قرار داده شد و از كساني كه با قرارداد مزبور مخالفت كردند همين حاجي كني بود، يكي هم آقاي شيخ محمد رستم‌آبادي - ‌كه نسبت دوري با آقاي دكتر ولايتي دارد - اين دو نفر از علماي آن زمان و هر دو در مدرسه مروي بودند. آقاي رستم‌آبادي در مدرسه مروي تدريس مي‌كرد و در آنجا نماز جماعت مي‌خواند. ايشان از طريق كشاورزي امرار معاش مي‌كرد و از زهاد زمان خود بود.


يكي از اقدامات مرحوم حاجي - ‌كه باز پدرم نقل مي‌كرد‌ - مخالفت با قرارداد راه‌آهن بود. يعني همين ماشين دودي تهران‌ - ‌شهرري كه بلژيكي‌ها آمدند اينجا، اين خط آهن را درست كردند. تا زماني كه حاجي زنده بود نگذاشت اين كار انجام شود. بعد از فوت مرحوم حاجي، ناصرالدين‌شاه اين كار را كرد. پدرم مي‌گفت حاجي براي ناصرالدين‌شاه پيغام داد: «اين كار را نكن. اين قرارداد را با خارجي‌ها نبند». براي وي اين مثال را زد كه بچه فيل را به خانه‌ات راه نده، اگر بخواهي بيرونش كني آن وقت بايد سردر خانه‌ات را خراب كني! گفته بودند كه مثلاً اينها به عنوان آباداني به كشور مي‌آيند، ولي بعد بيرون كردنشان مشكل است، منتها آن زمان برداشت روشنفكر‌ها از علما اين بود كه اينها با پيشرفت و علم و ترقي و مظاهر تمدن مخالفند، حال آنكه آقايان علما بيشتر نظرشان به مسئله تسلط خارجي‌ها بود، زيرا در تنباكو همين بود و نظر حاجي هم همين بود، حال آنكه كسروي در تاريخ مشروطيت اين مسئله را عنوان مي‌كرد كه علما با مظاهر تمدن مخالفند و نگذاشتند كه ايران پيشرفت كند و يكي از سيئات حاجي را هم مخالفتش با قرارداد رويتر مي‌دانند. حاج ملا علي مي‌گفت:«برويد فناوري را ياد بگيريد و به دست خودتان راه‌آهن بسازيد و خارجي‌ها را بر منابع كشور مسلط نكنيد».


پدرم نقل مي‌كرد كه يكي از اقدامات ايشان مخالفت با سپهسالار بود، چون سپهسالار خيلي طرفدار ارتباط با غربي‌ها و انگليسي‌ها بود و در جريان قرارداد رويتر نقش فراواني داشت. مي‌گويند از كساني كه در جريان امضاي اين قرارداد رشوه گرفته سپهسالار بود. باز هم پدرم نقل مي‌كرد - ‌من اينها را در كتاب‌هاي تاريخ نديده‌ام‌ - كه وقتي سپهسالار رفت خارج و برگشت قيافه‌اش را عوض كرد و ريشش را تراشيد با اينكه رجال ايران محاسن داشتند. اين مسئله به‌علاوه ارتباطاتي كه با خارجي‌ها داشت و قرارداد‌هايي كه با آنها بسته بود، باعث شد كه حاجي دستور بدهد در شهر راهش ندهند كه در پي آن ايشان براي اينكه خودش را تطهير كند قول مي‌دهد كه همين مدرسه سپهسالار را بسازد. زمين مدرسه سپهسالار و مجلس شوراي ملي سابق جزء باغ و خانه خود سپهسالار بود. بالاخره اين مدرسه و مسجد را ساخت كه خودش را تطهير كند.


تولیت مدرسه مروی تهران


مرحوم حاج ملا‌علي‌كني در زمان توليت مدرسه مروي در توسعه و تعمير اساسي مدرسه اقدامات شاياني كرده و قسمتي از اموال خود را وقف مدرسه مروي نمودند. ايشان در وقفنامه جداگانه‌اي، موقوفات و اقدامات انجام‌شده را به تفصيل نگاشته كه به صورت كتابچه‌اي در كتابخانه مدرسه موجود است.


اموال و موقوفات


نكته ديگري در مورد مرحوم حاجي، جنبه مالي ايشان است. ايشان خيلي ثروتمند بودند و هم‌اكنون در كن، شهرري، ورامين، قزوين و تهران موقوفات زيادي از ايشان مانده كه بخشي از آن وقف خاص

يكي از اقدامات مرحوم حاجي - ‌كه باز پدرم نقل مي‌كرد‌ - مخالفت با قرارداد راه‌آهن بود. يعني همين ماشين دودي تهران‌ - ‌شهرري كه بلژيكي‌ها آمدند اينجا، اين خط آهن را درست كردند. تا زماني كه حاجي زنده بود نگذاشت اين كار انجام شود. بعد از فوت مرحوم حاجي، ناصرالدين‌شاه اين كار را كرد. پدرم مي‌گفت حاجي براي ناصرالدين‌شاه پيغام داد: «اين كار را نكن. اين قرارداد را با خارجي‌ها نبند». براي وي اين مثال را زد كه بچه فيل را به خانه‌ات راه نده، اگر بخواهي بيرونش كني آن وقت بايد سردر خانه‌ات را خراب كني! گفته بودند كه مثلاً اينها به عنوان آباداني به كشور مي‌آيند، منتها آن زمان برداشت روشنفكر‌ها از علما اين بود كه اينها با پيشرفت و علم و ترقي و مظاهر تمدن مخالفند

است كه براي ورثه‌اش وقف كرده و بقيه وقف بر امور عام‌المنفعه است. البته بخشي از اين اموال موروثي بوده كه از ماترك پدرش به ارث مانده است. آقاي دكتر علي‌نقي كني مي‌گفت بخش مهمي از ثروت ايشان از جد اعلاي وي كه در مازندران ساكن بود به ارث رسيده است. آن بخش‌هايي كه در كن است، ظاهراً مال پدرشان بوده است. پدرم نقل مي‌كرد منشأ پيدايش اين ثروت اين بود كه چون ايشان كشاورز زاده بود، قهراً به كارهاي كشاورزي علاقه داشت. در شهر ري روستايي به نام دولت‌آباد وجود دارد كه آسياب و قنات داشت. زمين‌هاي اين روستا غالباً با قنات آبياري مي‌شد. مي‌گفتند آن قنات به‌تدريج خشك شد و اين ده هم تقريباً از بين رفت و آبادي خود را از دست داد. مرحوم حاجي با قيمت مختصري اينجا را مي‌خرد، بعد شروع به لايروبي قنات و آباد كردن آنجا مي‌كند. به‌زودي آب در قنات جريان مي‌يابد و آسياب شروع به كار مي‌كند. در كودكي مي‌شنيدم كه اين آسياب روزي ۱۲۰ بار گندم را آرد مي‌كند. در اثر همين آب فراوان آن ده آباد مي‌شود و خود اين آسياب در آن منطقه مورد توجه قرار مي‌گيرد. آنچه پدرم نقل مي‌كردند اين بود كه اين اقدام، سنگ اوليه ثروت ايشان بود. همين محل بود كه بعد به‌تدريج توسعه يافت و از اين طريق ثروتمند شد. اين قصه‌اي بود كه ايشان نقل مي‌كرد.


در وقفنامه‌هاي دستنوشته مرحوم حاجي كه در مدرسه مروي است، ديدم كه ايشان نوشته‌اند من به‌واسطه زحماتي كه كشيدم اينها را به دست آورده‌ام و تمام اينها را وقف كردم، منهاي مقداري از آنكه براي فرزندانم گذاشته‌ام. ايشان قسمتي را نيز وقف مدرسه مروي كردند. دو سه تا آبادي است در ورامين كه براي مدرسه مروي وقف كردند و مدرسه مروي را بازسازي و موقوفاتش را اضافه كرده. همين مسجد مروي كه الان هست - ‌مسجد كوچكي بود‌ - ايشان مي‌گويند اين را من آباد كردم و ساختم و بازارچه مروي را ايشان احداث كرده‌اند و همچنين براي فرستادن افراد به عتبات عاليات و براي زيارت امام‌رضا‌(ع) و روضه‌‌خواني و نيز براي سادات نخاوله سهمي در موقوفات خود منظور كرده‌اند.


فرزندان و نوادگان


نواده‌هاي ايشان هنوز زنده‌اند. البته پسرهاي مرحوم حاج ملا علي خيلي وقت است كه از دنيا رفته‌اند. حتي نوه‌هاي ايشان هم از دنيا رفته‌اند. بازماندگان فعلي فكر مي‌كنم نبيره‌ها باشند. مرحوم كني چهار پسر داشتند كه دو تا از آنها روحاني بودند و در ميان نواده‌هاي دختري و پسري ايشان افراد روحاني وجود داشته است كه تا اين اواخر در شهر ري زندگي مي‌كردند و برخي در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) امام جماعت بودند. همين آقاياني كه در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) به نام كني معروف و برخي در لباس روحانيت بودند، از نوادگان دختري آن مرحوم هستند.


از فرزندان بلافصل ايشان، يكي آشيخ عبدالله و ديگري به نام حاج‌آقا، روحاني بودند. يكي از نواده‌هاي ايشان دكتر علي‌نقي كني است كه آخرين رئيس سازمان اوقاف رژيم پهلوي و معاون دبيركل حزب مردم بود و همسر خارجي داشت و پس از انقلاب به خارج رفت و هم‌اكنون در سوئيس اقامت دارد.


از منظر شیخ انصاری


پدرم از زبان يكي از درباريان قاجار در مورد شخصيت مرحوم كني نقل كرده است كه آن درباري در نجف به ديدن شيخ انصاري - كه مرجع تقليد شيعيان بود‌ - شرفياب و مهمان شيخ ‌شد، شيخ غذاي ساده طلبگي، يعني آبگوشت بي‌رمقي با يك نان خشك ‌آورد. او كه مي‌خواست به حاجي طعنه بزند، گفت: «نمي‌دانم اين زندگي شما درست است يا زندگي حاجي با آن خدم و حشم و آن وضعي كه در تهران دارد؟» شيخ در جواب گفت: «آنچه من اينجا انجام مي‌دهم كاملاً درست است، چون با اين طلبه‌ها در ارتباطم. من بايد زندگي‌ام همين‌طور باشد و آنچه حاجي در كنار شما انجام مي‌دهد آن هم درست است. او بايد آن‌جور زندگي كند، من هم اين‌جور». اين نكته بايد براي ما درسي باشد كه علما در عين حال كه با هم اختلاف سليقه و اختلاف زندگي داشتند، ولي حريم يكديگر را حفظ مي‌كردند. شيخ انصاري كاري نكرد كه حرمت شيخ كني شكسته شود، مثلاً سرش را تكان بدهد، بله بگويد يا حداقل سكوت كند، بلكه او از روش حاجي دفاع كرد. بعضي نقل كرده‌اند كه شيخ انصاري آن درباري را با تندي از منزلش بيرون مي‌كند و مي‌گويد: «من اجازه نمي‌دهم كه شما در حضور من به مجتهدي توهين كنيد».


نماد وحدت طلبی


پدرم باز نقل مي‌كرد در زمان حاج ملا علي، ملاي محترمي در تهران به نام حاج ملا صادق چاله‌ميداني در خيابان مولوي زندگي مي‌كرد كه نفوذ روحاني داشت. در آن محله يكي از درباري‌ها شراب خورده و بدمستي كرده بود. مرحوم حاج‌ ملاصادق دستور داد حد شرعي را بر او جاري كنند. ناصرالدين‌شاه با شنيدن اين خبر عصباني شد و دستور داد كه حاج ملا صادق را به عراق تبعيد كنند. مسافران عراق معمولاً از راه حضرت عبدالعظيم(ع) به قم و بعد از اين راه به عراق مي‌رفتند به حاجي خبر مي‌دهند كه حاج ملا صادق را تبعيد كردند و هم‌اكنون در شهرري هستند، با اينكه ميان حاجي و ايشان شكرآب بود، ولي همين كه حاج ملا‌علي‌كني شنيد كه ايشان را تبعيد كرده‌اند به اطرافيانش گفت: «كالسكه را آماده كنيد، اگر بناست حاج ملا صادق تبعيد شود بايد ما هم تبعيد شويم، بايد ما هم برويم». مي‌گويند منزل ايشان در بازار تهران بود. همين‌كه حاج ملا علي حركت كرد بلافاصله مردم، بازار را بستند و به دنبال حاجي حركت كردند. خبر حركت ايشان به سراسر شهر تهران رسيد. مي‌گويند درباري‌ها و مأموران دولت هم حركت كردند. پس از آنكه ناصرالدين‌شاه از اين وضعيت مطلع شد، صدراعظم- ‌احتمالاً اتابك اعظم‌ - را احضار كرد و به او گفت: « درياب ما را كه اگر اين‌جوري شود مملكت از دست مي‌رود». شاه دستور داد برو دست حاجي را از طرف من ببوس و ايشان را برگردان.


صدراعظم با عجله حركت كرد و در وسط راه، به حاجي كني رسيد و با عذرخواهي تقاضاي بازگشت كرد. حاجي گفت:«تا حاج ملاصادق برنگردد من برنمي‌گردم. اول برويد از ايشان عذرخواهي كنيد و او را برگردانيد تا من برگردم». از ايشان عذرخواهي كردند و او را برگرداندند. پدرم هميشه اين جهت اتفاق و اتحاد علما را براي ما نقل مي‌كرد و مي‌گفت:«علما با اينكه گاهي با هم اختلافي داشتند، ولي در موقع حساس هيچ‌گاه اصول را فراموش نمي‌كردند و بر سر اصول اختلافات را كنار مي‌گذاشتند».


|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
موضوعات مرتبط: , , ,
تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390
نویسنده : Oda Pardeks
دولت دهم بايد عزت‌مندانه به پايان برسد
 
 
دولت دهم بايد عزت‌مندانه به پايان برسد
 
شما سازوكاري را كه براي وحدت اصولگرايان تعبيه شده، قبول داريد؟ الگوي آن را تا چه حد درست مي‌دانيد؟
جرقه اول اين كار زماني زده شد كه آقاي احمدي‌نژاد بيش از يك سال پيش، آقايان عسكر اولادي، ولايتي و حداد عادل را دعوت كرد و بعد‌ها اين سه نفر تصميم گرفتند كه روش آقاي احمدي نژاد را مبنا كار قرار دهند. البته شرايطي در كشور پيش آمد و بحثي كه به دوركاري آقاي احمدي نژاد معروف شد، رخ داد.
شما همچنان دوركاري را قبول نداريد؟
دوركاري يك نامگذاري بود و هركسي روي آن اسمي گذاشت. برخي هم به آن عنوان قهر، مطالبه وموارد ديگر دادند.
شما عنوان دوركاري را درست نمي‌دانيد؟
به هرحال اين مسئله به دوركاري معروف شد و به دنبال آن اتفاقاتي درجامعه رخ داد تا جايي كه جامعتين يعني جامعه مدرسين و جامعه روحانيت مبارزه با محوريت آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي كه از روحانيون برجسته و وزنه‌هاي انقلاب اسلامي هستند و همه اصولگرايان اين دو بزرگوار را قبول دارند، پيش قدم شدند و سازكار تازه‌اي براي وحدت اصولگريان را مطرح كردند.
يعني ساز و كار دوم بهتر از سازوكار اول بود ؟
همان طوركه درابتدا گفتم، بناي اوليه را همان سه نفر گذاشتند وبعد اين سه نفر به اضافه ۴ نفر ديگر _ بدون توجه به اتفاقات بعدي ـ هيئت داوري شدند. حضرت آيات مهدوي كني و يزدي مورد قبول هستند و وقتي منشور اصولگرايي را تدوين كردند مورد قبول همه قرار گرفت، اما اتفاقاتي كه بعدا در جهت‌گيري‌ها رخ داد، مربوط به تركيب كميته بود. با توجه به حضور اين دو بزرگوار و نيز تدوين منشور اصولگرايي، بايد درتركيب كميته دقت مي‌شد و اشكالاتي كه بعدا ايجاد شد، به وجود نمي‌آمد.
اشكالات چه بودند؟
اشكلال و انتقاد اول اينكه با وجود تدوين ساز وكار‌ها ومشخص شدن افراد، اما انگار دغدغه و نگراني اصلي جامعه براي انتخابات وحدت احزاب سياسي است، درحالي كه انتخابات ما يك پديده ملي و از دستاوردهاي انقلاب است. مسئله حايز اهميت حضور و مشاركت، وحدت مردم و وحدت حداكثري است. در واقع هدف بايد بدنه جامعه ونه وحدت احزاب و تشكل‌ها باشد.
در وا قع معتقديد كه برعكس برنامه‌ريزي شده است؟
من درعين اينكه تحزب را قبول دارم ويك فرد سياسي و عضو احزاب مختلف از اول انقلاب بوده ام اما سؤال من اين است كه چند درصد مردم ما در حال حاضر عضو احزاب هستند؟
به نظر شما در حال حاضر حزب گرايي در كشور ما معني دارد؟ اينكه تلاش كنيم در آينده اعتمادسازي شده و يك روند مثبت صحيح دنبال شود كه مردم عضو حزب شوند بحثي جدا است، ولي همان طور كه گفتم مگر چند درصد از مردم كشور ما عضو احزاب و تشكل‌هاي سياسي هستند؟ لذا برنامه‌ريزي‌ها بايد براي بدنه جامعه، صاحبان اصلي انقلاب، متدينين و مردم كوچه بازار باشد. حضور حداكثري مردم درانتخابات بسيار مهم است و بايد به عنوان يك اصل در نظر گرفته شود. انتقاد دومي كه مطرح و مورد سؤال برخي از مردم بود، علت حضور نمايندگان آقاي لاريجاني و قاليباف در كميته جامعتين است. من براي آقاي لاريجاني هم به علت شخصيتشان و هم به عنوان رئيس مجلس احترام قائل هستم اما سؤال اين بود كه چرا ايشان بايد در اين كميته نماينده معرفي كند؟
اين مسئله دقيقا همان انتقادي است كه در مورد نوع تعامل آقاي احمدي نژاد با كميته وحدت درش اوايل آغاز به كار آن، وارد شده بود؟
آن مسئله يك تعريف خاص خود را داشت كه در پرانتز بايد بگويم اگر درست تعريف مي‌شد اين انتقادات مطرح نمي‌شد. بايد راه وحدت براي انتخابات را پيدا مي‌كرديم، ولي نكته اصلي همين است. مخصوصا امسال كه چند بار مقام معظم رهبري تأكيد كردند كه كانون‌هاي ثروت وقدرت نبايد دخالتي در فرآيند انتخابات داشته باشند و از اين طرف هم كساني كه مي‌خواهند نمانيده مجلس شوند با اتكا بر كانون‌هاي ثروت و قدرت حركت نكنند. ما مي‌گوييم كه اگر رئيس مجلس به عنوان رئيس قوه در اين تركيب نماينده دارد، آز ان جا كه ما دو قوه ديگر نيز داريم، روساي دو قوه ديگر نيز بايد نماينده داشته باشند و اين مسئله غير از اين مسئله، تعريف ديگري نمي‌تواند داشته باشد.
يعني كانون‌هاي ثروت و قدرت به اين بخش‌ها اطلاق مي‌شود؟
در واقع اينجا همان بحث كانون قدرت مطرح است. اينكه به طور مثال عده‌اي تحت عنوان اصولگرايان مستقل دور هم جمع شوند و نماينده‌اي هم از طرف آقاي لاريجاني به كميته برود چه توجيهي دارد؟مردم سؤال مي‌كنند نمايندگاني كه خودشان برسركار هستند بايد در همين سازوكار وحدت كسي را بفرستند كه ازحقوق اين‌ها دفاع كند مگر هر كسي قرار است الي الابد نماينده باشد؟ اين مسئله معني ندارد وپاسخي منطقي نيز به اين مسئله داده نشده است. درباره نماينده آقاي قاليباف هم اين ايراد وارد بوده است و مردم سؤال مي‌كنند كه اگر انتخابات مخصوص شهرتهران بود شايد حضور نماينده شهردار تهران توجيه داشت ولي انتخابات مجلس ملي است، اگر اينطوري باشد تمام شهرداران بايد نماينده‌اي به كميته بفرستند.
شايد به اين دليل باشد كه شهردار تهران شانس خود را براي انتخابات بعدي زياد مي‌بيند؟
درست است در اينجا شائبه به وجود مي‌آيد كه نكند اين افراد در واقع از حالا براي آينده زمينه‌سازي مي‌كنند.
مگر غير از اين است؟
به هر حال اين شائبه‌اي است كه مردم مطرح مي‌كنند.
تحليل گران سياسي و كساني مثل شما كه چندسال در حوزه مجلس فعال بوديد، فضا را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
در حال حاضر شائبه دخالت كانون‌هاي ثروت و قدرت جدي است. فعلا مي‌توانيم همين را بگوييم. يك مسئله‌اي درباره آقاي قالبياف مطرح بود كه نه تأييد ونه تكذيب شد. گفته شد كه شهردار تهران در جايي صحبت كرده و گفته كه رئيس‌جمهور آينده چون مي‌خواهد سه سال با مجلس نهم كار كند، بنابراين از حالا بايد روي مجلس كار كند. البته اين مسئله كه اين سخنان شايعه يا شائبه باشد را من نمي‌دانم ولي خود ايشان بايد توضيح دهد و اين اتها‌م‌ها را از خود دور نمايد.
راهكار شما چيست؟
در مجموع تأكيد بنده بر اين است كه سازوكار وحدت تغيير كند وهمه مردم در نظر گرفته شوند و ايراد دوم مربوط به تركيب كميته هم برطرف شود. اگر اين اتفاقات بيافتد فكر مي‌كنم كه مورد حمايت و استقبال مردم هم قرار مي‌گيرد و آنها با اميد و نشاط درصحنه حاضر خواهند شد ولي اگر درهمين وضعيت فعلي درجا بزنند، توفيقي به دست نخواهند آورد. به نظر مي‌رسد كه بدنه اجتماعي بايد به عنوان يك واقعيت پذيرفته شود.
و مقصود شما از آن بدنه واقعي جامعه چيست؟
واقعيت بدنه اجتماعي جامعه در حال حاضر جبهه پايداري است.
شما جبهه پايداري و ماهيت شكل‌گيري آن را قبول داريد؟
جبهه پايداري با بيانيه هايي كه منتشر كرده، مواضعي كه اعلام كرده و نيز همايش هايي كه برگزار كرده، به طور شفاف تصريح كرده است كه در خط جريان اصيل انقلاب اسلامي و مردم حركت مي‌كند كه از اول انقلاب حضور داشته و در مقاطع حساس به صحنه آمده، هزينه داده و كتك و سيلي خورده و درجريان فتنه و انحراف به ميدان آمده‌اند.
اما ساز و كار اصلي اين هايي كه شما گفتيد در قالب جبهه متحد اصولگرايان قرار است شكل واقعي به خود بگيرد؟
جبهه پايداري بارها تشكر خود را از آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي كه با ايثارگري و بزرگواري براي برگزاري پرشور انتخابات به صحنه آمده‌‌اند تا همه اصولگرايان ليست واحد رائه دهند را اعلام كرده است و از طرف ديگر اين جبهه پايبندي خود را به منشور اصولگرايي كه اين بزرگواران تدوين كرده‌ا‌‌‌ند، اعلام داشته‌اند.
جبهه پايداري از بطن و توده مردم است ولي ما دررسانه‌ها و نه به صورت رسمي مشاهده‌كرديم كه درباره اين جبهه و اينكه چرا به كميته وحدت نمي‌پيوندند مطالب زيادي مطرح ‌شد، درحالي كه رسما و جدي از اعضاي جبهه پايداري براي حضور دركميته دعوتي بعمل نيامد.
مشكل عدم پيوند اين جبهه به كميته وحدت چيست؟
به هر حال ديدگاه جبهه پايداري اين است كساني كه درجريان فتنه سكوت كرده‌، مشاركت داشته يا حمايت كرده‌اند، اگر بخواهند در سازوكار وحدت اصولگرايان عضو اصلي و صاحبخانه باشند، نقض غرض است؛ درواقع كساني بايد در سازوكار وحدت دخالت داشته‌ باشند كه مواضع شفاف اتخاذ كرده باشند. مواضع دوگانه، يا حمايت از بعضي از سران فتنه يا اعلام رسمي مبني بر اينكه عنوان سران فتنه را قبول نداريم و مواضع مبهم، مواردي نيست كه مورد پذيرش مردم هوشيار و بصير ما باشد.
مردم نمي‌پذيرند يا اصولگرايان مسئول يا نمايندگان؟
مردم سرمايه‌هاي انقلاب هستند و ما بايد به مطالبات آنها توجه داشته باشيم؛ مردم مي‌خواهند راي بدهند، انتخاب كنند و مجلس را تشكيل دهند. اين مردم هستند كه رئيس‌جمهور را انتخاب مي‌كنند و در واقع تمام انتخابات ما مردمي و اساس نظام ما نظام مردم‌سالاري ديني است، لذا ما بايد براساس خواست مردم متدين جامعه حركت كنيم. همين مردم مقام معظم رهبري را به عنوان محور وحدت قبول دارند و منتظر رهنمودهاي ايشان هستند و براساس حركت توصيه‌ها و فرمايشات ايشان حركت مي‌كنند از طرفي نگاه مقام معظم رهبري به جايگاه مردم نيز همانند نگاه حضرت امام(ره) است.
فكر نمي‌كنيد مقام معظم رهبري هم نوعي ديدگاه انتقادي نسبت به دولت پيدا كرده‌اند؟
اين بحث در جايگاه دوم قرار دارد. مقام معظم رهبري مردم را اصل مي‌دانند بنابراين به نظر مي‌آيد كه در اين سازو كار وحدت، آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي كه همه قبولشان دارند بايد زمينه نقد را فراهم كنند و با بزرگواري خودشان به يك شكلي مسائل را مرتفع كنند. اما شرايطي كه پيش مي‌رود نهايتا به وحدت قابل قبولي مي‌رسد و ما اميد داريم كه حتماً اصولگرايان ليست واحد ارائه دهند.
با حضور تمام گروه ها؟
بله! تجربه اين مسئله را ثابت كرده است.
به نظر شما حتي جبهه پايداري هم خودش را جدا نمي‌كند؟
بايد مواضع و ديدگاه‌ها بررسي شود و مسير درست انتخاب شود.
پيش‌بيني شما از آينده و انتخابات مجلس چيست؟
به نظرم مواضع و ديدگاه‌هاي جبهه پايداري قابل قبول و مورد توجه مردم و بزرگان سازوكار وحدت است و اميدواريم در نهايت وحدت هم شكل بگيرد. البته ما مشابه اين شرايط را در دوره‌هاي قبل هم داشته‌ايم به نحوي كه در آستانه انتخابات مجلس هشتم گروهي با عنوان ۶+۵ تشكيل شد كه عدد ۶ همان احزاب بودند ولي با اين حال شاهد بوديم كه در مجلس گروهي به اسم اصولگرايان منتقد و مستقل بيرقي را بلند كردند اما نهايتاً درك و بصيرت عميق مردم و فرمايشات رهبري منجر به رائه يك ليست واحد شد. پيش بيني من از اين دوره هم اين است كه نهايتا اين اتفاق رخ مي‌دهد و اصولگرايان هر چه به انتخابات نزديك‌تر مي‌شويم مثل دوره‌هاي قبل، توصيه‌هاي مقام معظم رهبري را معيار و ملاك خود قرار مي‌دهند و كم كم به وحدت نزديك مي‌شوند و در نهايت يك ليست خواهند داد.
خانم آليا به نظرتان در اين ميان ساير گروه‌هاي سياسي چه نقش آفريني خاصي خواهند داشت؟
در مورد اصلاح طلبان نكته‌ اين است كه يك طيف اصلاح طلبان افراطي هستند كه در جريان فتنه ماهيت خود را نشان دادند و توسط مردم طرد شدند ولي هنوز به اشكال مختلف تلاش مي‌كنند كه آن اتفاقات يا رويدادها را به نفع خود مصادره و موج‌سواري كنند و خود را به شكلي مطرح كنند اما از طرفي بخشي از اصلاح طلبان هستند كه جريان فتنه را محكوم كرده و برائت جستند و مواضع‌ خود را به صورت شفاف مطرح كردند كه اين طيف به عنوان يك تفكر ممكن است درانتخابات حضور داشته باشند و رأي عده‌اي از طرفداران خود را نيز جذب كنند.
شاخص اين جدايي چيست؟
در و اقع بين اصلاح‌طلبان طيفي وجود دارد كه فرمايشات مقام معظم رهبري براي آن‌ها حجت است، بر همين اساس خيلي سريع از جريان فتنه و موسوي و كروبي دور شدند و به صف ملت آمدند و جداي اين اينكه در آن مدت كوتاه فريب بعضي از شعارها را خورده بودند، سريع جايگاه خود را پيدا كردند و پشت سر مقام معظم رهبري در كنار ملت ايستادند. طبيعي است كه اين طيف هم بايد خود را عرضه كند و به صحنه بيايد و اگر اقبالي داشته باشد نهايتاً مردم بايد به آن‌ها راي دهند.
فكر نمي‌كنيد اگر اصلاح طلبان يا طيف مقابل اصولگرايان خيلي هم ضعيف انگاشته شوند اتفاقي كه در تغيير قدرت از اصلاح طلبان به اصولگرايان اتفاق افتاد ممكن است در آينده نزديك در انتظار اصولگرايان باشد؟
در حال حاضر اصولگرايان تلاش مي‌كنند در شهرستان‌هاي مختلف از مهره‌هاي نا آشنا براي مردم استفاده كنند؛ چراكه مواضع آن‌ها در جريان فتنه مشخص بوده است البته در برخي نقاط هم يا چهره‌هاي گمنام را مطرح مي‌كنند يا افرادي كه در بين مردم از سابقه بدي برخوردار نيستند را به صحنه مي‌آورند كه حالا چهره موجه تري دارند. خودشان هم متوجه شده‌اند كه حمايت يا مشاركت از فتنه ازنظر انقلاب حركت بسيار زشتي بود بنابراين چهره‌هاي موجه تري را مطرح مي‌كنند؟افرادي كه مواضع خود را اعلام مي‌كنند چنانچه مردم در ارزيابي خود نقطه كوري در عقبه آنها مشاهده نكنند و در حركت به همراه نظام و در دفاع از ارزش‌هاي نظام كوتاهي نكرده باشند، از شانس زيادي برخوردار هستند.
و بقيه تا چه اندازه ممكن است در انتخابات حضور داشته باشند؟
اما عده‌ا‌ي كه در جريان فتنه مطرود بودند و همچنان نيز تلاش مي‌كنند، در واقع به شكلي با تنفس مصنوعي مي‌خواهند حيات موقت ديگري براي خودشان ايجاد كنند، به نظر مي‌رسد كه ديگر شانسي ندارند. درمجموع پيش بيني ما اين است كه مردم در اين مقطع حساس تاريخي، هوشيار هستند و با توجه به شرايط منطقه‌اي و بين‌المللي، تحولات دنياي اسلام، همچنين تحولات امريكا و اروپا، بيداري اسلامي و بيداري ساير ملتها حتي در ممالك غيراسلامي، ملت ايران بسيار بصير بوده و متوجه جايگاه الگو بخش جمهوري اسلامي هستند و متقابلا هم مي‌دانند كه دشمنان براي اينكه در اين الگوبخشي خدشه وارد كنند، مهم‌ترين دستاورد انقلاب؛ يعني انتخابات را نشانه گرفته‌اند. به همين دليل من فكر مي‌كنم مردم انتخابات امسال راخيلي عزتمند، باشكوه و مثال‌زدني اداره مي‌كنند.
دليل اين آگاهي و بصيرت را در چه مسئله‌اي مي‌دانيد؟
مردم بعد از فتنه ۸۸ متوجه شدند كه دشمنان همواره در مقطع انتخابات به دنبال عملياتي كردن توطئه‌هاي خود هستند، لذا تصور من بر اين است كه به همين دليل و با عبرت‌هايي كه از اتخابات رياست جمهوري و تلاش‌هاي فتنه‌گران گرفته‌اند، مردم امسال انتخابات بسيار خوبي را برگزار مي‌‌كنند و مجلس خوبي را رقم مي‌زنند.
با اين شرايط معتقديد كه اكثريت مجلس آينده با اصولگرايان است؟
بله اكثريت با اصولگرايان است.
همچنان در صحبت‌هاي شما به نوعي حس حمايت از دولت وجود دارد در حالي كه بسياري از نمايندگان تا جايي كه ما مي‌شناسيم، دراين ۴سال تفاوت‌هاي زيادي در مواضع‌شان نسبت به دولت ايجاد كرده‌اند. به نظر شما در حال حاضر چه انتقادي به دولت وارد است؟
ديدگاه من شفاف است. در واقع ما معيار داريم، اعتقاد من بر اين است كه دولت‌ها، رؤساي جمهور و نمايندگان مجلس مي‌‌آيند و مي‌روند و هيچ يك ماندني نيستند، اما آن چيزي كه ماندني و محوربه نظر مي‌رسد، راهبري انقلاب است. ما بايد دقت كنيم و متوجه باشيم كه سكانداركشتي انقلاب چگونه كشتي را هدايت مي‌كند؟ مقام معظم رهبري براساس هدايت‌هايي كه دارند، مي‌خواهند كه دولت به طور طبيعي كار خود را به پايان برساند. البته معني سخن اين نيست كه در كار مجلس، دولت ويا قوه قضائيه اشكالي وجود ندارد. مقام معظم رهبري هر سه قوه را به شكلي هدايت مي‌كنند كه اگر مشكلي هم وجود دارد به نحوي با هزينه‌هاي خيلي كم و خروجي‌هايي كه به نفع مردم باشد، مديريت شود.
به نظر شما مقصود مقام معظم رهبري در مورد دولت دقيقا چيست؟
نظر مقام معظم رهبري با وجود همه مسائلي كه در كشور وجود دارد، بر اين است كه دولت به طور كامل به پايان برسد و اگر نقد و اشكالي وجود دارد، مسائل با تعامل روساي سه قوه برطرف شود. اساساً مقام معظم رهبري آيت الله شاهرودي رابر اين اساس انتخاب كردند كه ايشان مسئوليتي در جهت تحكيم تعامل بين سه قوه برعهده بگيرند؛ بدين معنا كه مي‌خواهند سه قوه جريان حركتي و خدمتي خود را سالم به پايان برسانند. البته برخي واقعيت‌هاي اجتماعي وجود دارد و مردم برخي مواضع را از رئيس‌جمهور يا بعضي افراد در كابينه مشاهده كرده‌اند كه مورد پسند نبوده است كه از آن جمله مي‌توان به بحث مكتب ايراني اشاره كرد؛ در واقع اين موارد واقعيت‌هايي از مسائل اجتماعي است و مقام معظم رهبري هم گاهي به اين مسائل اشاره مي‌كنند كه به طور مثال تأكيد كردند كه هويت مااسلامي و فرهنگ ما فرهنگ اسلامي است.
دغدغه گروهي از مردم كه تا حدي منتقد دكتر احمدي نژاد شده‌اند اين است كه بين اطرافيان ايشان مسئله‌اي وجود دارد؟ اگر يك نگاه منطقي هم داشته باشيم چطور رئيس‌جمهور افرادي كه دور وي است مديريت كند؟چرا در مورد برخي از اطرافيانشان سكوت كرده اند؟اين مسئله يك انتقاد جدي است.
موضع گيري‌هايي كه برخي از اطرافيان رئيس‌جمهور داشتند را مردم نپسنديدند. اشكال هم داشت و رئيس‌جمهور هم نبايد حمايت كند. درحال حاضر هم بخشي از اقدامات دولت قابل دفاع است؛ اقدامات شجاعانه‌اي كه دولت در بخش هايي از جمله نوع حكومت‌داري ـ كه براي اولين بار آقاي احمد نژاد ايجاد كرده است و به اسم ايشان ثبت شده ـ انجام داده از آن جمله است. همچنين مي‌توان به مواري از قبيل سفرهاي استاني از بين بردن فاصله دولت و ملت، ساده زيستي و استكبار ستيزي اشاره كرده كه واقعيت‌هايي هستند كه هيچ‌كس نمي‌تواند آنها را نفي كند.
اما اين‌ها از بين برنده دغدغه‌هاي مردم نيست.
مردم بيشتر به علت اعلام برخي از مواضع فرهنگي مكدر شدند ولي از انجا كه خود رئيس‌جمهور را انتخاب كرده‌اند و وي را از خود مي‌دانند، انتظاراتشان را بيان مي‌كنند تا پاسخي از رئيس‌جمهور دريافت كنند؛ در واقع فاصله‌اي بين مردم و رئيس‌جمهور وجود ندارد و مردم اگر هم انتقادي هست يا از اعلام موضعي رضايت ندارند، آن را بيان مي‌كنند.
ولي رئيس‌جمهور توقعشان را برآورده نكرده است؟
هنوزكه كار دولت به پايان نرسيده است. آرزوي مردم اين است كه اگر كسي را انتخاب مي‌كنند آن فرد حتي‌الامكان به گونه‌اي باشد كه خواسته‌هاي آن‌ها را برآورده كند، به ويژه در نظام ما كه خانواده شهدا، رزمندگان، ايثارگران، متدينين و عموم ملت خواسته‌هاي خاص خود را دارند. جامعه ما يك جامعه ديني است، بنابراين مردم مسئولان را از خود مي‌دانند و مسائل را مطرح مي‌كنند و مي‌خواهند كه زود ترتيب اثر داده شود. اين موارد نشان مي‌دهد كه جامعه ما زنده و پوياست. گفت‌وگو، تعامل، پيگيري مطالبات، اصرار و پافشاري، همه و همه با حضور مقام معظم رهبري روند مثبتي است.
اين مطالبات برآورده مي‌شود يا خير؟
اين مطالبات در جريان است. انتظار مي‌رود واميدواريم كه در مورد مسائل فرهنگي كه همواره مطالبه اصلي مردم حتي از دولت اصلاحات هم بود، غفلت صورت نگيرد؛ به نظر من عليت اصلي سقوط دولت اصلاحات بي‌توجهي به مطالبات فرهنگي ملت بود. يادمان نرفته در دوره آقاي خاتمي در واقع نارضايتي و ناخشنودي مردم از ايشان به خاطر بعضي از عملكرد‌هاي فرهنگي مثل برداشتي كه از مفهوم آزادي داشتند، يا نوع فيلم هايي كه اكران مي‌شد، مواضع وزير ارشاد وقت، جلسات مختلط دخترها و پسرها در آن زمان و. . . بود. از زماني كه براي مردم شفاف شد كه مشي فرهنگي دولت آقاي خاتمي و دولت اصلاحات فاصله گرفتن از فرهنگ ديني و اسلامي است و وقتي مواضع انفعالي ايشان در مقابل غربي‌ها را ديدند، همان مردمي كه در خرداد ۷۶ به آقاي خاتمي راي داده بودند، مسيرشان را عوض كردند.
براي اين دولت هم ممكن است همين مسئله محتمل باشد؟
جايگاه آقاي احمدي نژآد قابل مقايسه با آن شرايط در زمان اصلاحات نيست. درحال حاضر مردم هنوز اين انتظار را از آقاي احمدي نژاد دارند و طبق آخرين نظر سنجي كه صورت گرفته و نتيجه‌اش در مورد گروه‌هاي مختلف اعلام شده، هنوز هم درصدي كه نسبت به خود احمدي نژاد است در مورد ديگران مثل اصلاح طلبان اصولا قابل مقايسه نيست.
پايگاه ايشان نسبت به آن شرايط اصلا قابل مقايسه نيست. اما مي‌خواهيم خودشان را با خودشان مقايسه كنيم احمدي نژاد سال ۸۴ با حال حاضر؟
خواسته‌هاي مردم از ايشان يك خواسته‌هاي قابل احترامي است. مردم بيان مي‌كنند كه آقاي احمدي نژاد در دولت دهم نسبت به دولت نهم تفاوت پيدا كرده است.
اين يك واقعيت است!
مردم خود رئيس‌جمهوري را انتخاب كرده‌اند ومي دانند كه نظر رهبر معظم انقلاب هم اين است كه دولت دهم عزت‌مندانه به پايان برسد. لذا انتظارات خود را به هر نحوي از طريق نامه، ملاقات حضوري و رسانه‌ها مطرح مي‌كنند كه با توجه به مردمي‌بودن آقاي احمدي‌نژاد انتظار مي‌رود ايشان كه به مردم علاقه زيادي دارند، به اين دغدغه‌ها توجه كنند و اگر استدلال‌هايي دارند، بيان كنند. من معتقدم كه ايشان توجه مي‌كنند و انشالله مسير به شكلي مي‌شود كه دولت دهم هم عزتمندانه ۴سال خود را به پايان يرساند.
پس بايد منتظرتغييرات و رويكردهاي جديدي از دولت دهم در جهت پيگيري مطالبات مردمي باشيم!
خود آقاي احمدي نژآد هم مي‌دانند كه مردمي كه به وي رأي داده‌اند، به لحاظ توان مالي اكثريت متوسط يا متوسط به پايين بودند و با وجود رقباي سرسخت، براي آقاي احمدي نژآد به صحنه آمدند و به ايشان راي دادند، لذا بايد حق آنها را ادا كرد.
واگر اين حق ادا نشود؟
از رئيس‌جمهور منتخبشان بخواهند كه مطابق خواسته‌هاي آن‌ها عمل كند و ما اميدواريم كه اين رضايت مندي براي مردم تامين شود.

|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
موضوعات مرتبط: , , ,
تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390
نویسنده : Oda Pardeks
يك سردار با بي‌ادبي‎اش كاري كرد كه هيچ دشمني نمي‎توانست
 
 
يك سردار با بي‌ادبي‎اش كاري كرد كه هيچ دشمني نمي‎توانست
اطاعت از امر رهبري بر همه واجب است نه امر هركس كه عمامه به‌سر دارد
 
يك هفته پس از آنكه حسين علايي با نوشتن مقاله‌اي در روزنامه اطلاعات آن‌هم در روز ۱۹ دي، موجب ذوق‌زدگي دشمنان انقلاب اسلامي شد، آیت‌الله مصباح یزدی امروز در دیدار جمعی از فعالان سیاسی استان اصفهان گفت: امروز کار کسانی به جایی رسیده که روزی در جبهه ها پست مهمی داشتند، زاویه باز کردند و با سابقه چند ساله در جبهه سردار و امیر بودند اما در مقابل رهبری مقاله می نویسند و بی ادبی می کنند.

به گزارش رجانيوز، حسين علايي البته پس از واكنش‌هاي مردمي و نامه‌هاي سرداران سپاه در اعتراض به وي، موضع خود را تعديل كرد و در نوشته‌اي بر پشتيباني از ولايت فقيه تأكيد كرد. با اين حال، رسانه‌هاي بيگانه كه يادداشت وي را با ذوق‌زدگي منتشر كرده بودند، از كنار عقب‌نشيني و عذرخواهي علايي عمدتاً با سكوت عبور كردند.

در عين حال، آيت‌الله مصباح يزدي كه به ايستادگي در مقابل انحراف‌ها و دفاع از خط ولايت فقيه مشهور است و سوابق روشني در اين زمينه در سال‌هاي قبل و بعد از انقلاب اسلامي دارد، از كنار اين ماجرا عبور نكرد و در اعتراض به اين يادداشت تصريح كرد: این مقاله در شرایطی نوشته شده که کار هیچ دشمن امریکایی و کافر نمی‌توانست این قدر اثر داشته باشد، اما یک سردار جبهه این کار را انجام داد و دشمنان را خوشحال كرد.

رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در جمع تعدادي از مردم اصفهان، براي اين آفت، يك راه درمان نيز بيان كرد و گفت: چیزی که می تواند انسان را از این خطرها باز دارد توسل به ائمه معصومین عليهم السلام است.

اين عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه آسيب‌شناسي و بيان راه‌هاي مسدود كردن نفوذ اين آفت‌ها خاطرنشان كرد كه باید تمرین کنیم و نگذاریم هواهای نفسانی در کارهای خدایی ما راه پیدا کنند.

وي همچنين افزود: خدا را شاکر هستیم، در زمانی زندگی می‌‌کنیم به برکت رهنمود های امام راحل و حمایت‌های مردم بسیار خوب و با وفای این کشور، نظامی برقرار شده که در طول تاریخ نظیر آن‌را سراغ نداریم.

آيت‌الله مصباح كه بارها تأكيد كرده است كه "نعمت ولايت" را بر اساس آيه شريفه "و اما بنعمة ربك فحدث" بيان و شكر كرد، در ادامه بحث خود اظهار داشت: بعد از رحلت حضرت امام، خدای متعال به ما عنایت کرده و کسی را جای امام قرار داد که شبیه ترین افراد کشور به ایشان هستند و باید از هر جهت شاکر باشیم که سایه ایشان بر سر ما است و افتخار ‌کنیم که خدمت‎گزار این وجود با برکت باشیم.

بر اساس گزارش مركز خبر حوزه، رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با يادآوري سوابق مردم اصفهان در مبارزات انقلابی خاطر نشان کرد: مردم اصفهان در اوایل حکومت قاجاریه و جریان مشروطیت و در هجرت علمای اصفهان به قم نقش خود را به خوبی انجام داده اند و در دفاع مقدس نیز از لحاظ کمیت و فداکاری و استقامت خود را به خوبی نشان دادند.

وي با بیان این‌که نقش مردم اصفهان در انقلاب و دفاع مقدس و برجستگی‌هایی که مردمان این شهر داشتند در سایر شهرها کمتر دیده می‌شود، بیان داشت: شهری که شهدایی مثل شهید میثمی ها و ردانی پور ها دارد، انتظار می‌رود که بعد از انقلاب نیز در حفظ دستاوردهای آن پیشگام باشند.

عضو مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنان خود، به موضوع روز اين روزهاي كشور يعني انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخاب کاندیدای اصلح نيز اشاره کرده و گفت: ما به عنوان روحانی و کارشناس دینی در مسائلی اظهار نظر می کنیم که ارتباط با دین داشته باشد.

آیت‌الله مصباح یزدی با بیان این که باید فرد اصلح را برای نمایندگی مجلس به مردم معرفی کرد، افزود: علما به عنوان کارشناسان دینی و خبره و به عنوان حجت شرعی به مردمی که نمی توانند تحقیق کرده و اصلح را تشخیص دهند، افراد متدین و انقلابی را معرفی می کنند.

وي با بیان این که مقام معظم رهبری بر معرفی کاندیدای اصلح تاکید دارند، اضافه کرد: در معرفی افراد لایق و شایسته نباید تعصب داشت که این فرد در گروه و یا حزب دیگری است و شما هوادار گروه دیگر هستید بلکه باید به عنوان وظیفه دینی خود عمل کرده و او را معرفی كنيد.

رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان این که ما بین خود و خدا و به عنوان حجت شرعی فردی که اصلح است را معرفی می کنیم اظهار داشت: عالمی که سر و کارش با کتاب است، نمی تواند از لای کتاب و یا با استخاره بگوید فلانی اصلح است، باید کسانی که با مردم سر و کار دارند و مورد اعتماد آنان هستند، فرد اصلح را از غیر اصلح تشخیص دهند و معرفی كنند.

* اطاعت از امر رهبری بر همه واجب است

وي تصریح کرد: ما نمی توانیم از هر کس که به عنوان عالم شناخته می شود و عمامه به سر دارد، اطاعت کنیم و او را شایسته بدانیم.

این استاد حوزه علمیه ادامه داد: یک امر داریم که به هر چیز و هر کس دستور داده شود، باید اطاعت کند و آن اطاعت از امر رهبری است که بر همه واجب است.

آیت‌الله مصباح یزدی با بیان این که هرکس کار خدایی شروع کرد، باید بداند از وسوسه های شیطان در امان نیست، گفت: بهترین راه نجات از لغزش ها توسل است و باید در انتخابات که سرنوشت اسلام، نظام و کشور است، بیشتر توسل کنیم چرا که هر وقت در جبهه ها توسل بیشتر می شد، موفقیت زیاد بود.

وي در پایان زیارت عاشورا، اطعام برای سید الشهداء عليه السلام و زندگی توأم با عشق به اهل بیت عليهم السلام را ضامن بقای انقلاب و نظام اسلامی برشمرد.

|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
موضوعات مرتبط: , , ,

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

آخرین مطالب

/
به وبلاگ من خوش آمدید